«نگاهش بهت زده است. هنوز باورش نمی شود. مردی که چند متر آنطرف روی صندلی های روبرو نشسته است هنوز همسر قانونی اوست. باورش نمی شود این جا نشسته باشند. روی صندلی های راهرو دادگاه خانواده انتظار می کشند. نامشان خوانده و تکلیف شان روشن شود. انگار همین دیروز بود عشق پرشور روزهای ماه عسل را داشتند تجربه می کردند، انگار همین دیروز بود روزهای آشنایی. انگار همین دیروز بود قلبش موقع دیدنش با شدت بیشتری می زد.
ادامه مطلب