جزء هجدهم از آیه ۱ سوره المؤمنون آغاز و تا آیه ۲۰ سوره فرقان ادامه دارد. در این جز سوره المؤمنون و نور و بخشی از فرقان قرار دارد.
به گزارش بهداشت نیوز، جزء هجدهم از آیه ۱ سوره المؤمنون آغاز و تا آیه ۲۰ سوره فرقان ادامه دارد. در این جز سوره المؤمنون و نور و بخشی از فرقان قرار دارد.
تفسیر نور و نمونه آیاتی از قرآن کریم که مشتمل بر وجه اخلاقی است را بررسی میکنیم:
سوره نور / تفسیر نمونه
الزانـى لا یـنـکح إ لا زانیه اءو مشرکه و الزانیه لا ینکحها إ لا زان اءو مشرک و حرم ذلک على المؤ منین (3)
آیـه سـوم ایـن سـؤ ال را چـنـیـن پـاسخ مى گوید: (مرد زناکار جز با زن آلوده دامان یا مشرک و بى ایمان ازدواج نمى کند، همانگونه که زن آلوده دامان جز با مرد زانى یا مشرک پیمان همسرى نمى بندد) (الزانى لا ینکح الا زانیه او مشرکه و الزانیه لا ینکحها الا زان او مشرک ).
(و این کار بر مؤ منان تحریم شده است ) (و حرم ذلک على المؤ منین ).
در ایـنـکـه این آیه بیان یک حکم الهى است ، یا خبر از یک قضیه خارجى و طبیعى ؟ در میان مفسران گفتگو است :
بـعـضـى مـعـتـقـدنـد آیـه تـنـهـا یـک واقـعـیـت عـیـنـى را بـیـان مـى کـند که آلودگان همیشه دنـبـال آلودگـان مـى رونـد، و هـمـجنس با همجنس پرواز مى کند، اما افراد پاک و با ایمان هرگز تن به چنین آلودگیها و انتخاب همسران آلوده نمى دهند، و آن را بر خویشتن تحریم مى کنند، شاهد این تفسیر همان ظاهر آیه است که به صورت (جمله خبریه ) بیان شده .
ولى گروه دیگر معتقدند که این جمله بیان یک حکم شرعى و الهى است مخصوصا مى خواهد مـسـلمـانـان را از ازدواج بـا افـراد زنـاکـار بـاز دارد، چـرا کـه بیماریهاى اخلاقى همچون بیماریهاى جسمى غالبا واگیردار است .
و از این گذشته این کار یکنوع ننگ و عار براى افراد پاک محسوب مى شود.
بعلاوه فرزندانى که در چنین دامانهاى لکه دار یا مشکوکى پرورش مى یابند سر نوشت مبهمى دارند.
روى این جهات اسلام این کار را منع کرده است .
شاهد این تفسیر جمله و حرم ذلک على المؤ منین است که در آن تعبیر به تحریم شده .
و شاهد دیگر روایات فراوانى است که از پیامبر اسلام (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) و سایر پیشوایان معصوم (علیهمالسلام ) در این زمینه به ما رسیده و آن را به صورت یک حکم تفسیر کرده اند.
حتى بعضى از مفسران بزرگ در شاءن نزول آیه چنین نوشته اند: (مردى از مسلمانان از پـیـامـبـر (صـلى اللّه عـلیـه و آله و سـلّم ) اجـازه خـواسـت کـه بـا (ام مـهـزول ) زنـى کـه در عـصـر جـاهـلیـت بـه آلودگى معروف بود و حتى پرچمى براى شـنـاسـائى بـر در خـانـه خـود نـصـب کـرده بـود! ازدواج کـنـد، آیـه فـوق نازل شد و به آنها پاسخ گفت ).
در حدیث دیگرى نیز از امام باقر (علیه السلام ) و امام صادق (علیه السلام ) مى خوانیم : (ایـن آیـه در مـورد مـردان و زنـانـى اسـت کـه در عـصـر رسـول خدا (صلى اللّه علیه و آله و سلّم ) آلوده زنا بودند، خداوند مسلمانان را از ازدواج بـا آنـهـا نـهـى کـرد، و هـم اکـنـون نـیـز مـردم مـشـمـول ایـن حـکـمـنـد هـر کـس مشهور به این عمل شود، و حد الهى به او جارى گردد، با او ازدواج نکنید تا توبه اش ثابت شود
_____________-
سوره نور / تفسیر نور
إِذْ تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ وَ تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللّهِ عَظِیمٌ«15»
آنگاه که از زبان یکدیگر(تهمت را)می گرفتید و آنچه را به آن علم نداشتید،دهان به دهان می گفتید واین را ساده وکوچک می پنداشتید،در حالی که آن نزد خدا بزرگ است.
نکته ها:
* زبان،تنها عضوی است که در طول عمر انسان،از حرف زدن،نه درد می گیرد و نه خسته می شود.شکل و اندازه ی آن کوچک،امّا جرم و گناه آن بزرگ است.چه بسیارند کافرانی که با گفتن یک جمله(شهادت به یگانگی خداوند)مسلمان و پاک می شوند و مسلمانانی که با گفتن کفر به خدا،یا انکار احکام دین،کافر و نجس می شوند.زبان،از یک سو می تواند با راستگویی،ذکر و دعا و نصیحت دیگران،صفا بیافریند و از سوی دیگر قادر است با نیش زدن به این و آن،کدورت ایجاد کند.زبان،کلید عقل و چراغ علم و ساده ترین و ارزان ترین وسیله انتقال علوم و تجربیات است.علمای اخلاق درباره ی زبان مطالب بسیاری نوشته اند.
پیام ها:
1- پذیرش آنچه بر سرزبان هاست،بدون تحقیق محکوم است. «تَلَقَّوْنَهُ بِأَلْسِنَتِکُمْ»
2- سخن باید بر اساس علم باشد. «تَقُولُونَ بِأَفْواهِکُمْ ما لَیْسَ لَکُمْ بِهِ عِلْمٌ»
3- زیر سؤال بردن آبروی مردم را ساده نگیریم. «وَ تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً»
4- نقل تهمت ها و شایعات از گناهان کبیره است. «وَ هُوَ عِنْدَ اللّهِ عَظِیمٌ»
5-کوچکی یا بزرگی گناه را خداوند تعیین می کند. «عِنْدَ اللّهِ عَظِیمٌ»
6- همه ی محاسبات انسان واقع بینانه نیست. «تَحْسَبُونَهُ هَیِّناً وَ هُوَ عِنْدَ اللّهِ عَظِیمٌ»
__________
فَإِنْ لَمْ تَجِدُوا فِیها أَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتّی یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ أَزْکی لَکُمْ وَ اللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ«28»
پس اگرکسی را در خانه نیافتید،وارد آنجا نشوید تا آنکه(به نحوی)به شما اجازه ورود داده شود واگر به شما گفته شد که بازگردید،برگردید(و ناراحت نشوید).
این برای پاک ماندن شما بهتر است و خداوند به آنچه انجام می دهید آگاه است.
پیام ها:
1- ورود به خانه ی دیگران،بدون اجازه ی صاحب خانه،حرام است.
«فلا تدخلوا»
2- ورود،اجازه ی قطعی می خواهد، «حَتّی یُؤْذَنَ لَکُمْ» چنانکه به مجرد پیدا شدن علائم نارضایتی بازگشتن لازم است. «إِنْ قِیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا»
3- ورود به خانه مردم نیاز به اذن و اجازه دارد؛خواه اذن دهنده صاحب خانه و مالک باشد،یا مقام مجاز دیگر نظیر حاکم اسلامی.(جمله «یُؤْذَنَ» مجهول آمده تا اصل اذن را ثابت کند و نامی از اذن دهنده نیامده است)
4- توقّف پشت در خانه ی مردم ممنوع است. «ارْجِعُوا»
5-نپذیرفتن مهمان ناخوانده جایز است. «ارْجِعُوا»
6- عذر صاحب خانه را بپذیریم و خود را به صاحب خانه تحمیل نکنیم. «ارْجِعُوا فَارْجِعُوا»
7- صفا،صمیمیّت و نداشتن توقّع بیجا،از برکات اخلاق اسلامی است. «ارْجِعُوا فَارْجِعُوا»
8-گاهی خیر انسان در این است که سر او به سنگ بخورد. «ارْجِعُوا – هُوَ أَزْکی لَکُمْ» (هر برگشتی شکست نیست.)
9- ملاک در روابط اجتماعی،پاکی و طهارت است. «أَزْکی لَکُمْ» (اوامر و نواهی خداوند،راه رسیدن به طهارت است.)
10- علم خداوند به عملکرد ما،عامل تشویق و تهدید ماست. «بِما تَعْمَلُونَ عَلِیمٌ»
گفتنی است هر سه تفسیر المیزان ، نمونه و نور بررسی شده است.
منبع: شفقنا
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.