روایت درمانی سبکی از روان درمانی است که هدف آن «توانمندسازی»افراد برای بازنویسی روایت خود به شیوه ای دلسوزانه تر است.این شامل آگاهی از چگونگی تأثیر داستانهای گفته شده توسط فرد در طول زندگی بر رفاه و ادراک از خود است.
به گزارش سرویس خبری بهداشتنیوز بر این اساس،این مدل درمانی پیشنهاد میکند داستانهایی ایجاد شود که میتواند عزت نفس شما را تقویت کند و زندگی حرفهای، روابط و مهارتهای شما را بهبود بخشد.توسعه این درمان در دهه ۸۰ و ۹۰ رخ داد.یکی از قوی ترین ایده ها به این مربوط می شود که فرد تنها نیست،بلکه همیشه در رابطه با یک زمینه وجود دارد.در آن زمان روانشناسان به شیوه ای که ما داستان زندگیمان را تعریف می کنیم و هویت خود را توضیح می دهیم بسیار علاقه مند بودند.آنها معتقد بودند که ما نه تنها زندگی خود را از طریق چنین داستان هایی توصیف می کنیم،بلکه آن را نیز می سازیم.از این رو اهمیت دانستن معانی، ارزش ها و باورهای پشت این گونه داستان هاست.معانی که نه تنها لنگرگاه فردی دارند،بلکه به شدت توسط بافت و محیط اجتماعی تعیین می شوند.روایت درمانی یک درمان محاوره ای است که با کار مشترک درمانگر و شخص(نویسنده مشترک) در ساختن داستان های جدید با جهت گیری به سمت آنچه باید به دست آید مشخص می شود.روایت درمانی مبتنی بر این ایده است که فرد منابع و مهارتهای لازم برای انجام این کار را دارد و نقش درمانگر همراهی یا راهنمایی فرد در مسیر دانش است.این درمان یک پایه قوی در ارتباط اجتماعی دارد.این فرض میکند که باورها،ایدهها،ارزشها،هنجارها،شیوهها و گفتمانها همیشه وجود ندارند،بلکه ساختارهایی هستند که از آنها خودمان را برای تفسیر جهان قرار میدهیم.برای ساختن روایتهای جدید یا جایگزین،روایت درمانی مبتنی بر اصول و ابزارهای مختلف است. ما در زیر موارد اصلی را برجسته می کنیم.
نقل روایت
برای اینکه درمان مفید باشد،ساختار داستانها تا حد امکان آشکار و شفاف است.داستان هایی که ما میگوییم مجموعه ای از رویدادهای متوالی هستند که در طول زمان به هم مربوط میشوند.این روایتها به ما حسی از خود و محیط اطرافمان میدهند و همچنین به عنوان مرجعی برای اقدامات آینده عمل میکنند.به همین دلیل است که از طریق این درمان،از ما دعوت میشود تا روایتهایی را نقل کنیم که شامل جنبهها یا جزئیات حذف شده باشد.
نامگذاری مشکل
در جلسات اول،روایت معمولاً به شکلی بینظم ارائه میشود ولی وقتی فرد داستان خود را بیان میکند،این جریان منظمتر میشود.در این مرحله،درمانگر تلاش می کند تا بیمار را وادار کند تا نامی را برای آنچه که او را رنج می دهد یا تعریف می کند،تعیین کند.این را می توان از طریق یک کلمه یا یک عبارت کوتاه انجام داد.به این ترتیب،هدف«بیرونی کردن مشکل»،یکی دیگر از اصول روایت شناسی است.هنگام نامگذاری مشکل بیمار،درمانگر باید به چندین جنبه در رابطه با زبان توجه کند.ضروری است که بیمار کلماتی را انتخاب کند که موقعیت را به بهترین شکل توصیف کند.
خارج کردن مشکل
این استراتژی در پی آن است که مشکل را قابل کنترل کند.درمانگر از این تکنیک استفاده میکند تا افراد از تعارض فاصله بگیرند و آن مشکل را جزو ذات و شخصیت خود قرار ندهند.بنابراین با خارج کردن مشکل،تصورات فرد از خود بهعنوان انسانی ضعیف یا بیفایده کم میشود.
در نظر داشتن شرایط
مشکلات و داستانها در یک بستر اجتماعی معین که در آن روابط قدرت متفاوتی وجود دارد،رخ میدهند.در نظر گرفتن این شرایط،صریح کردن آنها و به اشتراک گذاشتن آنها با فرد کمک می کند تا به این درک برسد که بسیاری از موقعیت ها به طور مستقیم با او مرتبط هستند.این باعث میشود که فرد کمتر احساس گناه کند.سپس درمانگر بیمار را راهنمایی میکند تا مشخص کند که مشکل ایجاد شده چگونه زندگی او را تحت تأثیر قرار داده است.همچنین فرد تشویق میشود تا مشکل خود را بررسی کرده و مشخص کند که نقش او در حفظ مشکل چه بوده است.ینها مواردی هستند که به «سوالات تأثیر متقابل» معروفاند.
روایت درمانی برای چه مواردی استفاده می شود؟
اگر به دنبال رشد شخصی،خودشناسی و ثبات ذهنی هستید،امتحان کردن روایت درمانی ایده خوبی است.روایت درمانی را می توان در کارهای فردی،خانوادگی،زوجی و اجتماعی استفاده کرد.درمانگر از طریق «گوش دادن ساختارشکن»،از ابهامات موجود در داستان استفاده میکند تا جنبههایی را که کمتر مورد بررسی قرار گرفته یا نادیده گرفته شدهاند را آشکار کند.به این ترتیب،این درمان به خنثی سازی گفتمان های غالبی که به عنوان حقایق منحصر به فرد و غیرقابل تغییر فرض می شوند کمک میکند و بیماران را به ساختن نسخه ای از داستان بیشتر در راستای اهداف و خواسته های خود دعوت می کند.
مزایای روایت درمانی چیست؟
در میان مزایای بسیاری که دارد،روایت درمانی امکان ساخت یک داستان جایگزین را فراهم می کند و مسیرها و امکانات دیگری را که کاربردی تر و سالم تر هستند باز می کند.از سوی دیگر،در نتیجه بیرونیسازی، افراد میتوانند خود را از مشکل جدا کنند و بر منابع و تواناییهای خود و کارهایی که میتوانند برای ایجاد تغییر در وضعیتی که آنها را رنج میدهند، تمرکز کنند.با تمرکز بر مسئله در رابطه با زمینه آن، آنها را قادر می سازد تا دیدگاه جدیدی از آن بسازند.به همین ترتیب، خودشناسی در فرد تقویت میشود،توانمندی او در زندگی افزایش مییابد و میتواند نقش یک فرد فعال و مستقل را در تصمیمگیریهای زندگیاش ایفا کند.
تاریخ : ۱۹ ژانویه ۲۰۲۳
منبع : step to health
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.