به گفته معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان، کمپانیهای تولیدکننده مواد دخانی با هدف گسترش درآمد خود برای دو قشر یعنی زنان و کودکان برنامههایی تدارک دیدند تا آنجا که سن مصرف به ۱۳ سال رسیده است.
به گزارش بهداشت نیوز، کارشناسان بارها هشدار دادهاند که اعتیاد به دخانیات همچون سیگار مقدمه ورود بهدنیای اعتیاد به مواد افیونی است. اما حالا هشدارها به کاهش سن در مصرف دخانیات رسیده است.
دکتر حسین صافیزاده، معاون بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی کرمان اخیرا گفته کمپانیهای تولیدکننده مواد دخانی با هدف گسترش درآمد خود برای دو قشر یعنی زنان و کودکان برنامههایی تدارک دیدند تا آنجا که سن مصرف به ۱۳ سال رسیده است.
آماری که سال ۹۶ ارائه شده، نشان میدهد ۳ درصد دختران و کمتر از ۱۲درصد پسران دانشجوی سال اول سیگار و قلیان میکشند که این آمار برای دانشجویان سال آخر در دختران به ۸درصد و در پسران به بیش از ۲۰ درصد می رسد. مبتنی بر آماری هم که وزارت بهداشت به تازگی اعلام کرده است، ۱۰/۲درصد از گروه سنی ۱۳ تا ۱۵ سال کشور، مواد دخانی مصرف میکنند. بر این اساس سازمان جهانی بهداشت از سال ۲۰۰۸ برای کنترل خطرات مستقیم و غیر مستقیم ناشی از مصرف سیگار، از دولتها خواسته است اقداماتی را در کشورهای خود اجرایی کنند. این موارد در ۶ سرفصل کلی ارائه شدهاند: نظارت بر مصرف سیگار، محدود کردن مصرف سیگار در اماکن عمومی، اقدامات تسهیلگر برای ترک مصرف سیگار، اطلاعرسانی بهینه برای آشنایی مردم با مضرات آن، اعمال محدودیت برای هرگونه تبلیغات بازرگانی مرتبط با سیگارو افزایش مالیات برای خرید و فروش سیگار.
کشورهای عضو، از جمله ایران، متعهد شدهاند تا سال ۲۰۲۵ آمار مصرف سیگار را در کشورهای خود تا ۳۰ درصد کاهش دهند. اما به اذعان محمدرضا مسجدی- دبیر کل جهانی مبارزه با دخانیات و طبق آخرین گزارش سازمان بهداشت جهانی، ایران با نرخ متوسط ۱۵/۵درصد مالیات، به عنوان یکی از ضعیفترین کشورهای منطقه رتبه بندی شده است و مقایسه ایران با سایر کشورهای منطقه در زمینه اجرای راهبردهای کلیدی کاهش تقاضای مصرف دخانیات نشان میدهد که بهرغم اقدامات قابل توجه کشورمان در حیطههای مذکور، وضعیت کشور در حوزه مالیات بر دخانیات قرمز است.
حال آنکه سالیانه بیش از ۶۰ هزار نفر بر اثر مصرف دخانیات در کشور جانشان را از دست می دهند و منوچهر منصوری - عضو هیاتمدیره جمعیت مبارزه با دخانیات پیش آگهی میدهد که اگر روند افزایش مصرف سیگار کنترل نشود، میزان مرگ و میر در ایران طی ۱۰ سال آینده به ۲۰۰ هزار نفر در سال خواهد رسید. اما مسئلهای که بیش از همه درخور توجه بوده و خاطرمان را مشوش میکند، افزایش تمایل نوجوانان به مصرف سیگار است. هرچند طبق قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات نباید به افراد زیر ۱۸ سال مواد دخانی عرضه شود اما به دلیل بیتوجهی دستگاه های ذی ربط این قانون اجرایی نمی شود. فروش کاغذ سیگار و توتونهای باز، برای ساخت سیگار در گروه سنی زیر ۱۸ سال تبدیل به سرگرمی و امتیاز اجتماعی شده است و بهراحتی در دکه ها و مغازه ها به فروش می رسد. سال ۹۶ پژوهشگران مسائل اجتماعی از این مسئله به عنوان یک زنگ خطر جدی یاد کردند؛ موضوعی که از سوی تصمیم گیران کمتر جدی گرفته شده است.
ناپسندنشمردن مصرف سیگار و علنیشدن آن
از نظر ژیلا آهنگرزاده، روانشناس بالینی، نخستین دلیل افراد به خصوص زنان و نوجوانان برای مصرف سیگار، ژست است؛ یک رفتار نمایشگری که به دلیل محدودیتهای موجود در فضای خانه و شرایط ایجاد شده شکل میگیرد.
او دومین عامل را پناهبردن به عامل بیرونی ذکر می کند؛ به این معنا که فرد برای فرار از آلام و سختی ها میخواهد به عامل بیرونی پناه ببرد؛ در حالی که «باید منبع کنترل افراد درونی باشد. در حقیقت منبع کنترل درونی یعنی داشتن وجدان و اخلاق بازدارنده و عاقلانه تصمیم گیرنده که در صورت پرورش آن، فرد هرگز به سمت عوامل بیرونی برای رسیدن به آرامش نمی رود.»
عامل بعدی، قُبح شکنی است، وقتی قبح یک رفتار غلط فرومیریزد، آن رفتار در جامعه رواج پیدا میکند.
افزایش عادیسازی مصرف سیگار میان زنان
یکی از دلایل از بین رفتن این تابو در جامعه است، نشانههای این تابوشکنی، ناپسندنشمردن مصرف سیگار توسط زنان و علنیشدن آن در کوی و برزن است.
آهنگرزاده به پیامدهای بغرنج ادامه این تابوشکنی اشاره و می گوید: «کار به جایی رسیده که مصرفنکردن الکل، سیگار یا مواد مخدر و گل به منزله اُمُل و عقبافتاده بودن است. ضمن اینکه بر اثر مدشدن این معضلات، فشار اجتماعی دوچندان میشود مبنی بر اینکه شما چرا مانند بقیه نیستید. موضوعی که گاه به از بین رفتن بنیانهای خانواده و رواج طلاق و جدایی کشیده میشود.»
اگرچه در رسانه ها بارها قبحشکنی و پایین آمدن سن مصرف سیگار مطرح شده، اما برای از بین بردن این معضل راهکار و برنامه ریزی دقیقی تدوین نشده است.
بر همین اساس ابوالقاسم عیسی مراد، مدیر گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی، تأکید می کند که با ادامه این روند نگرانکننده، با مشکلات عدیدهای مواجه خواهیم شد. او البته بر این باور است که کارهای ارزشمندی در حوزه منع و رفع مصرف دخانیات صورت گرفته اما میگوید: «به نسبت تبلیغات گسترده این حوزه، حرکتها ضعیف و ضعیفتر شدهاند. معلوم است که سودجویی و تبلیغات به سمتی پیش رفته که حتی در ایران قبح سیگارکشیدن برای خانم ها کمکم از بین رفته و حالا پسر بچه های کم سن و سالی را در خیابان می بینیم که دنبال خرید سیگار و مصرف آن هستند.»
تبلیغات سازنده منع مصرف دخانیات زمانی آگاهی بخش است که همراه با عمل باشد و مدیر گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی بیان می کند: «اگر فردی که هشدار منع مصرف می دهد، خودش سیگاری باشد پس به جای هشدار، عملا ترغیب کرده است؛ کاری که امروزه انجام میشود. اگر سیگار بد است که بد هم هست نباید در فیلم ها و تبلیغات استفاده شود. پزشکی که هشدار می دهد، خودش نباید سیگار بکشد. نقش خانوادهها هم مشخص است. پدری که سیگار می کشد، فرزندش را عملا به کشیدن سیگار ترغیب میکند.»
وقتی هشدار و تبلیغات با عمل گرایی همراه شود نتیجه مورد نظر را به جامعه ارائه میدهد. اما وقتی خرید و تهیه سیگار به آسانی آب خوردن باشد و در مکانهای عمومی هم سیگار مصرف شود و هیچکس هیچ هشداری ندهد، پس مصرف دخانیات رشد میکند نه توقف. مهمترین دلیل گرایش زنان و نوجوانان به سیگار، ترویج آن در رسانه است، زیرا در رسانهها مشاهده میشود که یک بازیگر در تمام موقعیتها مانند عصبانیت، خوشحالی، غمگین بودن، تفکر و تفریح کردن در حال سیگار کشیدن است. حتی در سریال ها، الگوهای اجتماعی که شخصیت کاریزماتیک دارند، سیگار می کشند، بنابراین با نشر چنین مواردی، سیگارکشیدن بیش از پیش ترویج میشود. تلقی روانشناسان از مصرف سیگار، یک نوع رفتار است. رفتاری که به فرد و هیجانات و اضطراب، اندوه، شادی و موقعیت هایی که در آن حضور دارد دخیل بوده و بعد از مدتی نیاز به سم نیکوتین در خون، فرد را به کشیدن سیگار مشتاق می کند. همان فردی که در ابتدا فکرش را هم نمی کرد که به سیگار گرایش پیدا کند، در مدت کمی یک سیگاری حرفه ای می شود.
از این رو عیسی مراد تأکید می کند: «کشیدن سیگار، یک فعالیت جایگزین است، زیرا فرد در جامعه پرتنش و مملو از اضطراب و هیجان امروزی، برای تخلیه فشارهای روحی و روانی خود، آن را انجام میدهد. این موضوع، یک واکنش خارجی است که سرمنشأ آن، تنشهای داخلی است. البته این مقوله، جدا از اعتیاد به نیکوتین است. افراد غیرسیگاری نیز هنگام تنش و اضطراب، به اقدامهای مشابه روی میآورند مانند جویدن ناخن، بازی با دکمه، حرکتهای سریع دست یا پا و مشغول شدن به کاری دیگر که ارتباطی با عامل استرسزا ندارد.»
مدیر گروه روانشناسی دانشگاه علامه طباطبایی در ادامه، با اشاره به آمارها که مصرف دخانیات در مردان به نسبت زنان جامعه را، سه به یک می داند، تصریح می کند: «آمارهای مصرف دخانیات هر ساله به صورت چشمگیری تغییر می کند. امروز نوجوانان کم سن و سال آلوده به دخانیات شده اند و مصرف سیگار و قلیان در بین زنان هم رشد بسیاری داشته است.»
مسابقه ای که سودجویان برای یافتن بازارهای جدید برای خود ایجاد کرده اند تا پول بیشتری به حسابشان واریز شود.
وابستگی به دخانیات امری پیچیده با دلایل متعدد
میگویند سیگار دو نوع وابستگی ایجاد میکند: وابستگی روانی که باعث ایجاد احساس آرامش کاذب شده و این احساس به شکل بخشی از زندگی فرد سیگاری درمیآید. دوم، وابستگی فیزیکی که با پایین آمدن مقدار نیکوتین خون ایجاد میشود و باعث بروز نشانههای قطع نیکوتین در فرد میگردد. به اینترتیب، فرد سیگاری برای رفع این علائم، با سیگارکشیدن، سطح نیکوتین خون خود را بالا میبرد. بنابراین اعتیاد به سیگار، فرقی با مواد مخدر ندارد و فقط منع کمتری دارد و به راحتی در اختیار هر فردی قرار گرفته و مصرف میشود و برای ترک آن به ویژه در دوره نوجوانی، زور و فشار بینتیجه است. نوجوانی دورهای است که با تغییرات شناختی، زیستی و روانشناختی همراه است و بسیاری از افراد در این دوره رشد درگیر رفتارهای پرخطر از قبیل مصرف سیگار و قلیان و سایر مواد میشوند.
رضا فریدی، درمانگر اعتیاد و فعال آسیبهای اجتماعی، از پژوهشهای مختلفی می گوید که نشان داده شیوع استعمال سیگار در میان نوجوانان و جوانان در حال افزایش است. در ایران نیز مصرف سیگار و قلیان از شایعترین موارد مصرف در میان دانشآموزان است.
فریدی درباره علت گرایش نوجوانان به مصرف سیگار و قلیان، تصریح میکند: «علتهای مختلفی برای گرایش به مصرف سیگار و قلیان وجود دارد که از مهمترین آنها میتوان به سابقه مصرف الکل در خانواده، رویدادهای استرسزای زندگی، رفتارهای پرخطر همسالان، عزت نفس پایین، عاطفه منفی بالا، پیوند ضعیف بین والدین و فرزندان، مهارت حل مسئله ضعیف و خودکارآمدی پایین، افسردگی، اضطراب و خودکنترلی ضعیف اشاره کرد. البته هیچ عاملی به تنهایی شرط لازم و کافی برای مصرف سیگار و قلیان در بین نوجوانان نیست و نتیجه ترکیبی از عوامل گوناگون است.»
در مورد مصرف سیگار این نکته حائز اهمیت است که بین مصرف نخستین نخ سیگار و سیگاری شدن یک دوره نهفته وجود دارد که میتواند سالها به طول بینجامد، به همین دلیل وابستگی به دخانیات امری پیچیده با دلایل متعدد است که به ابعاد شخصیتی فرد و گروههای اجتماعی و اقتصادی مرتبط است. بنابراین هر نوجوان سیگاری، یک شبه سیگاری نمیشود، بلکه علتهای متعدد از دوران جنینی به بعد دست به دست هم میدهند تا در نهایت یک نوجوان یا جوان سیگاری را به وجود آورند. شاید به همین علت است که برمبنای تحلیل های فریدی- درمانگر اعتیاد و فعال آسیبهای اجتماعی، هشدارهایی نظیر اینکه مصرف سیگار و قلیان به سرطان ریه یا حنجره میانجامد یا مصرف دخانیات دروازه ورود به اعتیاد است، دیگر برای دانشآموزان و نوجوانان آنچنان کارکردی ندارد: «برای نوجوانها اینکه ممکن است به دلیل مصرف دخانیات ۲۰ یا ۴۰ سال دیگر سرطان بگیرند، معنا ندارد؛ بنابراین این نوع آموزش چندان مؤثر نخواهد بود. زیرا برای نوجوان لحظه اکنون، اینجا و حال مهم است یا ممکن است به کسی از آشنایانش فکر کند که سالهاست دخانیات مصرف میکند و به سرطان مبتلا نشده است؛ در حالی که زمانی که بررسی میکنید میبینید که آن فرد با مشکلات فراوانی روبهرو است ولی این موارد و مشکلات برای آن نوجوان مشهود و معلوم نیست؛ بنابراین این شیوه آموزش برای این قشر چندان کارکردی ندارد؛ در حالی که ممکن است افراد بزرگسال را اقناع کند.»
تخلیه هیجان نوجوان به شیوههای کمخطر
گروههای نوجوان و جوان، بهدنبال تخلیه هیجانات خود هستند و باید به فکر جایگزینهای سالم برای تخلیه هیجان آنها باشیم.
بنا بر نقطه نظر روانشناسی فریدی، اگر یک جوان شاداب و تندرست میخواهیم که به سراغ آسیبهای اجتماعی نظیر مصرف دخانیات نرود، راهی برای تخلیه هیجاناتش باید پیشبینی کنیم. بنابراین به تعبیر سادهتر این یک بدهبستان است که خانوادهها، مسئولان و برنامهریزان باید با این گروهها معامله کنند. اگر یک جوان سالم از نظر جسمی و روانی که آینده جامعه را تضمین می کند، بخواهیم، نباید مانع تخلیه هیجاناتش به شیوههای کم خطر باشیم و با محدودیت در هر چیز به این هدف نخواهیم رسید، لذا محدودیتها و کنترل رفتار باید بهشیوه کاهش آسیب باشد.
این درمانگر اعتیاد خاطرنشان می کند: آموزش مهارتهای زندگی از جمله مهارت خودآگاهی، همدلیکردن، تصمیمگیری، حل مسئله، ارتباطات، نه گفتن، تفکر خلاق، تفکر نقادانه، مدیریت استرس و مدیریت خشم که آموزش این مهارتها متناسب با گروه سنی باید از کودکی و توسط نهادهایی، چون خانواده، مهدهای کودک، مدرسه و ... انجام شود و هر چه قدر از این موضوع مهم چه توسط خانواده و چه توسط حاکمیت غفلت شود، در آینده شاهد بیشتر شدن آسیبهای اجتماعی از جمله اعتیاد به مواد مخدر خواهیم بود و این امر موجب از بین رفتن شور و نشاط، سرزندگی و امید به زندگی در بین خانوادهها خواهد شد و جامعهای افسرده همراه با آسیبهای اجتماعی فراوان را خواهیم داشت.»
منبع: روزنامه رسالت
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.