تاریخ انتشار: جمعه 11 شهريور 1401 - 11:32
کد خبر: 222424
توان ایستادن نداشت و آماده میشد تا نشسته نماز بخواند، نزدیکش آمدم: «حاج کاظم، خوش به حالت که سقایی؛ خوش به حالت که تنها داراییات را آوردی و کنار این جاده خدمت میکنی؛ آب، مهریه حضرت زهراست، تو داری لبهای خشک زائران فرزند حضرت زهرا را با مهریهی مادرش تر میکنی، خوش به سعادتت پیرمرد.»