کد خبر: 171808

ماجرای رژ لب روی صورت رونالدو و زلاتان + عکس

بیست و پنجم نوامبر یعنی همین امروز، روز جهانی آگاهی از خشونت خانگی علیه زنان است. آمارهای یونیسف می‌گوید در سراسر دنیا از هر سه زن یک نفر در طول زندگی‌اش با انواعی از خشونت جنسی یا فیزیکی روبه‌رو می‌شود. عموم این خشونت‌ها از طرف مردان خانواده یا همسران زنان به آنها تحمیل می‌شود. در طول دوران همه‌گیری کرونا که در خانه ماندن تنها راه فرار از گزند بیماری معرفی شده است، آمار اعمال خشونت خانگی علیه زنان در سراسر جهان تا ۳۰ درصد افزایش پیدا کرده است. افزایش خشونت خانگی علیه زنان در این ماه‌ها چنان گسترده و نگران‌کننده بوده است که از آن به عنوان «همه‌گیری دوم» یاد می‌شود. فرقش این است که فایزر، مدرنا و آکسفورد نمی‌توانند در این مورد واکسنی بسازند که امنیت و سلامت زنان، کودکان و مردان را تامین کند!

خشونت علیه زنان تنها زنان را قربانی نمی‌کند؛ کودکان و دیگرانی که شاهد این خشونت‌ها هستند و حتی مردانی که مرتکب این خشونت‌ها می‌شوند، قربانی یک وضعیت آزاردهنده‌اند. بچه‌هایی که در کودکی خشونت دیده‌اند و به نیازهایشان توجه نشده است، در بزرگسالی مرتکب خشونت می‌شوند و نسلی را پرورش می‌دهند که هر چند ممکن است با «مادر قربانی» همدردی داشته باشد، عملا تنها راهی که برای تخلیه هیجان یاد گرفته استفاده از خشونت است.
 
از آنچه در گذشته رخ داده و به ساخت یک شخصیت خشونت‌ورز کمک کرده است و آنچه در آینده رخ می‌دهد و چرخه اعمال خشونت را بازتولید می‌کند که بگذریم، اوضاع در حال حاضر اورژانسی است. اغلب زنانی که قربانی خشونت می‌شوند، از حمایت‌های روانی و حتی درمان پزشکی بموقع برخوردار نمی‌شوند. کودکانی که شاهد خشونت خانگی‌اند حمایت‌های لازم برای کنارآمدن یا فرار از موقعیت را دریافت نمی‌کنند و زخم‌های عمیق، مثل خوره در سکوت، روح آدم‌ها را می‌خورد.
خشونت علیه زنان اشکال متنوعی دارد. بارها گفته شده است که مساله به سادگی چشم‌های کبود یا شکستگی سر و دست و کندن مو و مانند آن نیست. نداشتن استقلال مالی، نداشتن روابط دوستانه، محدودیت در اتباطات خانوادگی، حتی استفاده از زبان جنسیت‌زده، گفتن اینکه «زن نمی‌تواند»، «زنی که کار می‌کند سلامت اخلاقی ندارد»، «زنان برای جلب توجه دیگران به خودشان می‌رسند»، «زن‌ها عقل ندارند» و ... مصداق دقیق خشونتی هستند که زمینه را برای اعمال قدرت فیزیکی علیه زنان آماده می‌کنند.
 
بسیاری از مردم فکر می‌کنند اینکه «زنم را نمی‌زنم» یا «از شوهرم کتک نمی‌خورم» یعنی قربانی خشونت خانگی نیستم و از آن پیش‌تر اینکه «این روزها کمتر کسی زنش را می‌زند»، «فقط زن‌های بی‌سواد از شوهرانشان کتک می‌خورند»، «زن‌ها حتما یک کاری می‌کنند که شوهرانشان آنها را کتک می‌زنند»، «فقط مردهای مریض زن‌هایشان را کتک می‌زنند» و شواهد بسیاری نشان می‌دهد هیچ کدام از این پیش‌فرض‌ها درست نیست. پشت پست‌های شاد «عشق ابدی» در اینستاگرام، لباس‌های گران‌قیمت و چهره زن‌ها و مردهای امروزی با تحصیلات عالی و درآمدهای خوب هم ممکن است زن‌ها و مردهای تحت خشونت و خشونت‌ورزی وجود داشته باشند که اغلب دیگران ترجیح می‌دهند آنها را نادیده بگیرند و خشونت را به مساله‌ای طبقاتی یا یک بیماری روانی فروبکاهند. این رویه باعث می‌شود قربانیان خشونت خانگی روز به روز بیشتر تمایل به سکوت پیدا کنند چون باور عمومی جامعه واقعیت زندگی آنها را تایید نمی‌کند.
 
اما از ناظران چه توقعی می‌رود؟ توصیه‌های کمپین «جهان را نارنجی کنید» که برای افزایش آگاهی در مورد خشونت خانگی و تبعات آن ایجاد شده این است که در ابتدا، مصداق‌های خشونت خانگی را بشناسید. تجاوز زناشویی، خشونت است، بهره‌کشی جنسی از زنان خانواده، خشونت است، کتک‌زدن و هر نوع آزار جسمی دیگری، خشونت است، فحاشی، تحقیر جنسیتی با عبارت‌هایی مثل اینکه «زنان نادان هستند»، «زنان سر در نمی‌آورند»، «زنان از پس این کارها بر نمی‌آیند» و ... خشونت است، تاخیر در رسیدگی پزشکی به بیماری‌های زنان خانواده خشونت علیه زنان است، نادیده‌گرفتن نیاز زنان به استراحت در هنگام بیماری، خشونت است. نبود استقلال مالی و حساب‌کشی بابت خرج‌کردن پول، حتی مقادیر اندک آن، خشونت است. محدودکردن رفت و آمد، تعیین ساعت برای خروج از خانه، کنترل‌کردن مدام زنان وقتی بیرون از خانه‌اند، خشونت است.
 
بعد از اینکه مصداق خشونت علیه زنان را شناختیم، گام دوم حرف‌زدن است. حرف‌زدن نه تنها با زنان دیگر برای افزایش آگاهی در مورد اینکه خشونت خانگی شامل چه مواردی است، بلکه حرف‌زدن با مردان؛ مردان خانواده و دوستان و آشنایان، کسانی که فکر می‌کنند چون زنان را نمی‌زنند و نمی‌کشند شایسته عنوان مرد برتر سال و قرن هستند اما همزمان از زنان با الفاظ تحقیرآمیز یاد می‌کنند. اینها مردانی هستند که شاید حتی بدون آگاهی خودشان مرتکب خشونت علیه زنان می‌شوند و باید در این مورد آموزش ببینند.
 
با این حال افزایش آگاهی کافی نیست. اگر می‌بینید که زنان در خیابان مورد توهین و حتی حمله فیزیکی قرار می‌گیرند، شنیدن اینکه «مساله ناموسی است» نباید شما را عقب براند. اگر از خانه همسایه صدای جیغ و گریه و خشونت کلامی می‌آید، باید در نظر داشته باشید که دخالت شما می‌تواند از فاجعه جلوگیری کند. با زنان و مردانی که تحت خشونت هستند یا خشونت می‌ورزند حرف بزنید. در درجه اول برای توقف فوری خشونت دخالت کنید. سعی کنید برای زنی که تحت آزار است فضای امن ایجاد کنید و مرد آزارگر را از موقعیت دور کنید. اگر غریبه‌اید و اوضاع را بحرانی ارزیابی می‌کنید، به پلیس و اورژانس اجتماعی زنگ بزنید و موقعیت را توضیح دهید، درخواست کمک کنید و تا رسیدن کمک به پیگیری ادامه دهید.
 
اگر زن یا مردی در اطراف شما هست که تحت خشونت است یا خشونت می‌ورزد تلاش کنید او را به مشاوره روانشناختی بفرستید. با قربانیان همدلی کنید، بپذیرید و برای دیگران هم توضیح دهید که خشونت‌ورزیدن و زندگی‌کردن تحت خشونت، «اجباری» و «طبیعی» نیست. «همه همین جوری هستند»، توجیه غلطی برای تحمل خشونت و خشونت‌ورزیدن است. از نشانه‌های سلامت روانی این است که آدم‌ها از آزاردادن و آزاردیدن دیگران «آزرده» شوند. کسانی که خشونت را تحمل می‌کنند یا خشونت اعمال می‌کنند، «عادی» نیستند. اعمال خشونت عادی نیست. باید در مورد آن حرف زد.
 
منبع: ایسنا

مرتبط ها