کد خبر: 151871

روش های استعدادیابی کودکان

آموزش به معنای کلاسیک، نشستن سر کلاس و سیستم حافظه‌محور مثلا برای یاد گرفتن ‏عکاسی، دقیقا همان رفتن به بیراهه است؛ کاری که مدارس و دانشگاه‌ها به اسم آموزش انجام می‌‏دهند؛ بچه را سرِ کلاس نشانده دوربین را نشان می‌دهند و اجزای آن را برایش توضیح می‌دهند.

 به گزارش بهداشت نیوز: این ‏فرآیند درواقع خلاقیت بچه را نابود می‌کند؛ به‌طوری که بچه‌ها وقتی وارد دبستان می‌شوند، بالغ بر ‏‏٧٠‌درصد خلاقیت دارند، اما وقتی از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شوند، خلاقیت آنها به زیر ٢ ‌درصد ‏کاهش پیدا می‌کند.

علت این است که متد حافظه‌محور است؛ درحالی‌ که متد صحیح، ‏پژوهش‌محور و آزمون و خطایی است توجه نکردن به استعدادیابی و آموزش و آدرس‌های غلط در مورد این دو مفهوم شاید ‏باعث بسیاری از عقب‌ماندگی‌های این دنیا باشد.

در اطراف خودمان کم نیستند خانواده‌هایی که دوست ‏دارند فرزندشان هم موسیقی یاد بگیرد، هم در نقاشی خوب باشد و هم یک ورزش حرفه‌ای را دنبال کند. اما مگر همه این کارها را یک بچه با تمایلات، توان بدنی و شخصیت خاص منحصر به ‏خودش می‌تواند انجام دهد؟ در فرهنگ کشورمان هم این نکته را شنیده‌ایم که از قدیم گفته‌اند هر کسی ‏را بهر کاری ساختند؛ واقعیت امر هم همین است.

افراد قریحه‌های مختلفی دارند که باید کشف و شکوفا ‏شود. اما این فرآیند به همین سادگی‌ها هم نیست؛ اگر خانواده آگاه و هوشیار بر شکوفایی استعداد کودک بر ‏اساس علایق، توان جسمی و خلق و خوی شخصیتی او تمرکز کنند، حتما ارزش کار خود را سال‌ها ‏بعد در پرورش انسانی کامل خواهند دید.‏

استعدادها پیش از تولد و از مرحله جنینی وجود دارد، اما بسیار پیچیده و به سختی قابل تشخیص است. ‏بعد از تولد طبیعتا فاکتورهای دیگری هم بر آن تأثیر می‌گذارد. روانشناسان سه عنصر را ‏سازنده شخصیت هر انسانی می‌دانند: «وراثت»، «محیط و فیزیک» و «شخصیت» او.

کیوان کیان، مدیر موسسه ‏مطالعه استعدادیابی کودک و نوجوان است و بیش از ١٥‌سال در این زمینه تحقیق و کار عملی کرده ‏است. او می‌گوید: «اگر این پیش‌فرض را قبول داشته باشیم که بخش مهمی ‏از استعداد هر فرد ذاتی است، این استعداد باید پیدا و کشف شود. اما حتی با قبول داشتن این فرض اولیه ‏هم بسیاری ممکن است به بیراهه بروند؛ کسانی که استعداد را با علاقه اشتباه می‌گیرند.»‏

استعداد را با علاقه اشتباه نگیرید

در کشور ما و در بیشتر کشورهای توسعه‌یافته و در حال توسعه موسساتی فعالیت می‌کنند که کار ‏استعدادیابی را انجام می‌دهند. در هر حال، پیمودن مسیر درست کمی سخت است. کیان معتقد است ‏بیشتر این موسسات به جای اینکه استعدادیابی انجام دهند، رقابت‌سنجی می‌کنند؛ مثلا ١٠٠ تا ٢٠٠ ‏سوال در پرسشنامه‌ای گنجانده و از کودک پرسیده می‌شود؛ اینکه به نجاری و ‏چوب علاقه داری؟ در این روش‌ها نهایتا با چندین سوال به نتیجه می‌رسند و می‌گویند کودک مثلا در ‏نجاری استعداد دارد. این فرآیند از اساس غلط است.

به این دلیل که صرفا علایق او سنجیده شده ‏است. علاقه داشتن به فوتبال در پسربچه‌ها طبیعی است ولی قرار نیست همه آنها فوتبالیست خوبی ‏شوند. علاقه عنصر مهمی است، اما نباید فاکتورهای دیگر را نادیده بگیریم.‏فاکتور دوم در استعدادیابی جسم و فیزیک فرد است؛ مثلا بچه‌ای که به فوتبال علاقه دارد، باید توانایی ‏جسمی او را بسنجیم و ببینیم او توانایی ٩٠ دقیقه دویدن را دارد؟ یا ریه‌هایش هنگام ‏فعالیت ورزشی کارکرد دارد یا خیر؟ دقیقا همین موضوع را در دیگر زمینه‌های فعالیتی هم باید در نظر ‏گرفت. کیان می‌گوید:

«مثلا وقتی کسی به هنر‌های دستی و نقاشی علاقه دارد باید دید آیا دستانش ظرافت ‏انجام کارهای ظریف را دارد یا نه. مقوله سوم و مهم، شخصیت هر فرد برای انجام کارهای متفاوت ‏است. باید شخصیت کودک و نوجوان را بشناسیم و بررسی کنیم که آیا از نظر روحی و روانی توانایی ‏فعالیت در حوزه خاصی را دارد؟ برای مثال بچه‌ای فوتبال دوست دارد و توانایی فیزیکی این ورزش ‏را هم دارد، اما به‌شدت منزوی و درون‌گراست و توانایی انجام فعالیت گروهی را ندارد. همه این ‏موارد نکات دقیق و ظریفی است که متأسفانه در بسیاری از آزمون‌های استعدادیابی دیده نمی‌شوند.‏

اجازه بدهیم بچه‌ها خرابکاری کنند تا استعدادهایشان شکوفا شود

جهان درواقع زمانی در مسیر توسعه پایدار قرار خواهد گرفت که هر کسی به درستی بر جای خودش ‏قرار بگیرد. استعدادیابی صحیح شاید مهم‌ترین شروع برای طی کردن مسیر درست زندگی باشد. همه ‏ما در زندگی روزمره افرادی را می‌بینیم که بدون توجه به استعداد و مهارت خود در رشته‌ای تحصیل ‏کرده و وارد شغلی شده‌اند و نهایتا بیشتر یا شاید همه عمرشان در مسیر غلط می‌گذرد.

کیان معتقد است ‏زمانی می‌توانیم بگوییم در همه جای دنیا عدل برقرار است که هر کسی در جای خود قرار بگیرد. اما ‏کار به همین‌جا ختم نمی‌شود؛ شاید بهتر باشد بگوییم با شناخت استعداد کودک تازه اول راه قرار داریم؛ ‏استعداد کشف شده را باید شکوفا کرد. غلط‌ترین کاری که خانواده‌های به ظاهر تحصیلکرده و ‏فرهیخته در این مرحله انجام می‌دهند فرستادن بچه‌ها به کلاس‌های مختلف است.دقیقا همین سیل ‏کلاس‌های تابستانی که در خانواده‌ها مد شده است که می‌گویند بچه‌شان باید کلاس‌های جانبی ‏موسیقی، ورزش، زبان و... در تابستان بگذراند تا استعدادهایش شکوفا شود. ‏‏پانزده‌سال کار مستمر در حوزه استعدادیابی و انجام آزمون‌های استعدادیابی از بیش از ٤٠‌هزار نفر و ‏مطالعات چندین ساله، کیان را به طراحی سیستمی رسانده است که به گفته خودش می‌تواند ادعا کند با ‏انجام تست‌های مرحله‌ای و با ضریب بالای ٩٠‌درصد می‌تواند بگوید کودک یا نوجوان براساس ‏فیزیک، علاقه و شخصیت خاص خود در چه زمینه‌ای استعداد دارد.

به گفته این محقق حوزه ‏استعدادیابی آموزش به معنای کلاسیک، نشستن سر کلاس و سیستم حافظه محور مثلا برای یاد گرفتن ‏عکاسی، دقیقا همان رفتن به بیراهه است. کاری که مدارس و دانشگاه‌ها به اسم آموزش انجام می‌دهند. ‏بچه را سرکلاس نشانده دوربین را نشان می‌دهند و اجزای آن را برایش توضیح می‌دهند. این فرآیند در ‏واقع خلاقیت بچه را نابود می‌کند. به‌طوری که بچه وقتی وارد دبستان می‌شود، بالغ بر ٧٠‌درصد ‏خلاقیت دارد اما وقتی از دبیرستان فارغ‌التحصیل می‌شود خلاقیتش به زیر ٢درصد کاهش پیدا ‏می کند. علت این است که متد حافظه‌ محور است.

درحالی‌که متد صحیح، پژوهش ‏محور و آزمون و خطایی است. به بیان ساده اگر فهمیدیم بچه‌ای استعداد عکاسی دارد، باید دوربین ‏عکاسی به او بدهیم تا پروژه‌ای را انجام دهد. مثلا به او بگوییم برو از گربه‌های شهر عکاسی کن. ‏باید اجازه بدهیم بچه‌ها خرابکاری کنند تا استعدادشان شکوفا شود. درواقع بچه‌ها هرچه بیشتر آزمون ‏و خطا کنند، خلاق‌تر می‌شوند.

‏خلاقیت با آموزش ایجاد نمی‌شود بلکه به‌واسطه تجربه کردن ایجاد می‌شود. بنابراین متد حافظه ‏محور غلط است و تنها سمت و سوی پژوهش و تجربه می‌تواند به خلاقیت کودک کمک کند. اما طبیعتا ‏هیچ مدرسه‌ای در کشور ما این کار را آن‌طور که باید انجام نمی‌دهد. کیان می‌گوید مراکز استعدادیابی ‏او و همکارانش دقیقا همین کار را می‌کنند یعنی بعد از کشف استعداد، فضای آزمایشگاه و کارگاهی ‏فراهم می‌کنند تا به قول خودش بچه‌ها بیایند و خرابکاری کنند و با اجرای پروژه‌های مختلف مفاهیم ‏را یاد بگیرند و از خلاقیت خود به بهترین نحو استفاده کنند.‏

چگونه دریابیم کودک ٥ساله جاه‌طلب است یا نه؟‏

این مدیر موسسه استعدادیابی درباره بازه زمانی که خانواده‌ها باید بر استعدادیابی کودک تمرکز کنند، ‏می‌گوید: «از نظر تئوری از مرحله جنینی و حتی قبل از آن می‌توان تشخیص داد استعداد فرد در ‏چیست، اما از نظر عملی پایین‌ترین سنی که می‌توان گفت با امکانات معمول انجام تست‌های ‏استعدادیابی شدنی است از سه‌سالگی شروع می‌شود تا نوجوانی.

فرآیند کار هم در سه مرحله انجام می‌‏شود. مرحله اول رقابت سنجی است که براساس سن کودک یا نوجوان پرسشنامه‌های تصویری و کتبی ‏در اختیارش قرار می‌گیرد، این کار علاقه کودک را می‌سنجد.» ‏کیان توضیح می‌دهد: «مرحله دوم آزمون‌های جسمی است.

مثلا به کودک می‌گوییم نفسش را حبس کند ‏تا ببینیم چقدر در فعالیت‌های هوازی توان بدنی دارد. یا اینکه آزمون‌های ورزشی داریم مثل پرش سه ‏گام. کارهای عملی، آزمون سوم شخصیت‌سنجی است که در آن هم سوالاتی به اصطلاح برون‌فکن ‏طراحی شده است. یعنی از کودک و نوجوان سوالاتی پرسیده می‌شود که به صورت غیرمستقیم ‏ویژگی‌های شخصیتی‌اش را بروز دهد. مثلا وقتی می‌خواهیم بفهمیم بچه پنج‌ساله جاه‌طلب است یا نه؟ ‏نمی توانیم مستقیم این سوال را از او بپرسیم.

پس عکسی از نردبان نشانش می‌دهیم می‌پرسیم تو ‏روی کدام پله ایستاده‌ای؟ پله اول و دوم یا پله دهم؟ کودک اگر پله آخر را انتخاب کند می‌تواند ‏شخصیت جاه‌طلب داشته باشد که این نتیجه نهایتا در کنار تست‌های دیگر گرفته می‌شود. طبیعی است ‏کودکی که مثلا به بازیگری علاقه دارد ولی جاه‌طلب نیست، استعداد بازیگر شدن ندارد. این ترکیب‌ها ‏بسیار زیاد است. حدود ٣٠‌هزار مفهوم از علاقه و فیزیک و شخصیت که همه اینها در نرم‌افزاری ‏تعریف شده قرار می‌گیرد و نتیجه‌گیری براساس همه فاکتورها در کنار هم اعلام می‌شود. ‏

مرتبط ها