به گزارش بهداشت نیوز از سیناپرس، از زمانی که انسان وارد دوره کشاورزی شد، نیاز به شناخت شرایط تغییرات زمانی و محاسبه آن را احساس کرد و این موضوع باعث شد تا رفتهرفته یافتن اسلوب و زمانبندی رویدادهای جغرافیایی و تغییر فصلها برای وی اهمیت پیدا کند و اینگونه بود که نخستین تقویمها به وجود آمدند.
در تقویمهای اولیه تقسیمبندی زمانی بهصورت هفته، ماه و سال نبود و انسانها در تمدنهای قدیم از دستهبندیهای متفاوتی برای این منظور استفاده میکردند ولی رفتهرفته تقسیمبندی مبتنی بر ماههای سیروزهای که به دستههای هفتروزه تقسیم میشدند، پدید آمد و امروزه میتوان دید که بیشتر تمدنهای باستانی دارای تقویم خاص خود هستند. برخی از این تقویمها از الگوی تغییرات ماه برای این تقسیمبندی استفاده کرده و برخی دیگر بر پایه تغییرات زمین نسبت به محور خورشید تنظیمشدهاند. از تقویمهای باستانی که تاکنون شناختهشده میتوان به تقویمهای مصری، چینی، هندی، تایلندی، اینکاها در آمریکای جنوبی و بعدها تقویم میلادی، قمری و خورشیدی اشاره کرد.
در این میان، تقویم ایرانی یکی از تقویمهای قدیمی و باستانی در جهان محسوب میشود که بر تغییرات وضعی زمین نسبت به خورشید مبتنی است. ایرانیان باستان اساس سال جدید را بر پایه آغاز فصل بهار یا به عبارتی محسوسترین تغییرات طبیعت انتخاب کردند. زمانی که طبیعت دوباره تولد شده و شکوفا میشود، سال جدید ایرانی نیز آغاز میشود و میتوان گفت که این ویژگی مهمترین تفاوت تقویم ایرانی با سایر تقویمهای ملل باستانی است.
اطلاعات تاریخی و منابع باستانی در این زمینه نشان میدهد در دوره هخامنشی ایرانیان اصول تقویم نگاری مصری را اقتباس کردند و ماه معادل با ماه توت مصری را بهعنوان آغاز سال نو قراردادند. البته ایرانیان در این موضوع تقلیدکننده صرف نبودند و تغییرات بسیاری را در این تقویم به وجود آوردند و درواقع به آن رنگ و بوی ایرانی بخشیدند. برای مثال آغاز سال در تقویم مصری نخستین روز پاییز بود اما ایرانیان آن را به آغاز بهار منتقل کردند و برای تثبیت این تقویم و جلوگیری از تغییر روز نخست سال، با ایجاد سال کبیسه، نوروز را در نخستین روز بهار ثابت نگه داشتند.
البته بر اساس برخی از منابع، در ابتدا آغاز سال ایرانی ماه دی بوده و به دلیل نبودن سال کبیسه، رفتهرفته این آغاز سال به ابتدای فروردین رسیده است. این دوره که آغاز سال با آغاز بهار یکی شده بود، مقارن با اصلاحات داریوش بزرگ هخامنشی بوده است. او ابتدای بهار را بهعنوان نخستین روز سال برگزید و در آن دوره بود که با قرار دادن سال کبیسه از تغییر زمان آغاز سال جلوگیری شد.
امروزه شاهد هستیم که درست با آغاز نخستین روز از فصل بهار که بهطور محسوسی میتوان تغییرات را در طبیعت مشاهده کرد، نوروز ایرانی آغاز میشود. بهطورمعمول در فرهنگ ایرانی برای برگزاری جشن نوروز آدابورسومی وجود دارد که پیش از فرارسیدن آن انجام میشود و سپس جشن نوروز که 12 روز به طول میانجامد، فرارسیده و مراسمی نیز در به پایان رساندن جشن برگزار میشود که درمجموع میتوان گفت بیش از یک ماه را دربرمی گیرد.
نوروز در ایران و سایر ملل
ازآنجاکه سرزمین ایران باستان وسعت بسیاری داشته و بسیاری از کشورهای همسایه را در برمیگرفته است، جشن نوروز فقط به جغرافیای سیاسی امروزی ایران منحصر نیست. بسیاری از کشورها در معادلات سیاسی امروزی، جزئی از ایران به شمار نمیروند اما در روزگاران پیشین بخشی از سرزمین ایران بوده و هنوز نیز میتوان آنها را در حیطه فرهنگی ایرانی قرارداد. این کشورها نوروز را گرامی داشته و به فراخور حال خود جشنهای نوروزی برگزار میکنند. جشن نوروز جشنی است که در کشورهایی مانند ایران، تاجیکستان و افغانستان بهطور رسمی و همهساله برگزار میشود و میتوان آن را در بسیاری از دیگر کشورها مشاهده کرد. کشورهایی هستند که این جشن را به رسمیت نشناختهاند اما مردم در این کشورها در سطح قابلتوجهی جشنهای نوروزی برگزار میکنند. علاوه بر آن در هر کشوری که ایرانیها زندگی میکنند نشانههایی از برگزاری این جشن دیده میشود.
از کشورهایی که آدابورسوم نوروزی را برپا میکنند میتوان به تاجیکستان، افغانستان، عراق، ترکیه، قزاقستان، قرقیزستان، ازبکستان، جمهوری آذربایجان، ترکمنستان، گرجستان، پاکستان، هندوستان، تانزانیا و مصر اشاره کرد. در ادامه چگونگی برگزاری این جشن در این کشورها را موردبررسی قرار دادهایم.
جشن نوروز در تاجیکستان
کشور تاجیکستان ازجمله سرزمینهایی است که تا روزگاری نهچندان دور، بخشی از خاک ایران بوده و بر اساس پیمان آخال با روسیه، در سال 1881 میلادی از ایران جداشده است. مردم این سرزمین پس از جدا شدن از ایران همچنان به برگزاری این مراسم پایبند ماندهاند چراکه جشن نوروز را جشن ملی و بازمانده از نیاکان خود میدانند و برای برگزاری آن تقریبا همانند ایرانیان عمل میکنند.
مردم تاجیک این جشن را رمز دوستی و زنده شدن همه موجودات دنیا بیان میکنند و آن را بهعنوان خیدیر ایام (عید بزرگ) میشناسند. نخستین روز از سال نو در تاجیکستان با سالشمار یا تقویم دهقانی تاجیکی، همچون تقویم خورشیدی در ایران، در نخستین روز از ماه حمل و برابر با 21 یا 22 ماه مارس میلادی آغاز میشود. آنها این روز را عید سر سال یا عید سال نو میخوانند. روزهای تعطیلی نوروز در تاجیکستان 4 روز است که از 20 تا 23 مارس ادامه دارد.
یکی از مهمترین مراسمی که مردم تاجیکستان در استقبال از نوروز انجام میدهند، خانهتکانی یا همان پاکسازی و تمیز کردن خانه و کوچه و خیابان است. آنها بر این باور هستند که نباید گردی از سال کهنه در آغاز سال نو باقی بماند. یکی از رسومات مردم این سرزمین این است که پیش از نوروز بانوی خانه زمانی که خورشید بهاندازه یک سرنیزه بالا آمد و نمایان شد دو جاروی سرخرنگ را در جلوی خانه بهطور ایستاده قرار میدهد. رنگ سرخ در میان مردم تاجیکستان رمز و نشانه نیکی، پیروزی و برکت است. پس از برآمدن کامل خورشید هر خانوادهای پارچهای قرمزرنگ را بر سر در خانه میآویزد و در و پنجرهها را باز میکند تا هوای نو که حامل برکت و شادی است وارد خانه شود. نخستین صبحانه سال جدید شامل غذاهای شیرین همانند حلوا، شیر برنج و غیره است تا با خوردن آنها تا پایان سال زندگی شیرینی را احساس کنند.
چیدن سفره هفتسین از مراسم اصلی مردم تاجیکستان است آنها همانند ایرانیان در نوروز سفره هفت میچینند که به آن دسترخان میگویند. آنها جشن نوروز را به خیابانها برده و آنجا برپا میکنند تا همه در شادی آن شریک باشند. لباس نو بر تن کردن و تبریک سال نو از رسوم این مردم است. در نوروز، کوچکترها با گل سرخ نزد بزرگترها میروند و در اصطلاح شاگون بهار را مبارک میگویند (تبریک سال نو) و برایشان سال خوشی را آرزو میکنند.
از دیگر رسمهای این سرزمین پختن شیرینیهای ویژه نوروز و غذاهای متنوع و گوناگون است که میتوان به باج اشاره کرد. باج غذایی است که کلهپاچه گوسفند را با گندم میپزند و دیگران را به آن مهمان میکنند. برحسب سنت و بهطورمعمول بر سفره نوروزی هر خانواده تاجیکی میتوان خوراکیهایی همچون آش پلو، سومنک (سمنو)، کلوچه، انواع شیرینی، سمبوسه، نان فتیر، انار، ماستابه، انگور، سیب، مویز، گردو، بادام، برگه زردآلو و هلو را مشاهده کرد. مردم تاجیکستان در این روزها برای تفریح و سرگرمی، بازیهای سنتی همچون؛ تاببازی، تخممرغبازی، بزکشی، کشتی محلی، کبک جنگی و خروسجنگی را در گروههای بزرگ و کوچک برگزاری میکنند.
جشن نوروز در افغانستان
کشور افغانستان در زمان قاجار و در سال 1273 هجری قمری بهطورکلی از ایران جدا شد اما میتوان گفت که این جدایی فقط یک جدایی سیاسی بوده و هنوز پیوندهای فرهنگی و عاطفی مردم دو سرزمین پابرجا بوده و هیچگاه از یکدیگر گسسته نشده است و مردم سرزمین افغانستان سنت و رسوم دیرینه خود را هرگز فراموش نکردهاند. نوروز در تاریخ و فرهنگ این سرزمین بزرگداشت زندگی و طبیعت است و مردم آن جشن نوروز را باشکوه بسیاری برگزار میکنند. در افغانستان روز تعطیلی نوروز برابر با 21 مارس میلادی است.
برگزاری سال نو در میان افغانها بسیار شبیه ایرانیها است. آنها نیز پیش از آغاز سال نو به خاکروبی خانه خود میپردازند و در روزهای نخستین سال، لباس نو بر تن کرده و به دیدوبازدید آشنایان و دوستان میروند. مردم منطقه بلخ در روزهای نخستین سال نو به انجام مسابقات مختلفی از قبیل بزکشی، شتر جنگی، شترسواری، قوچ جنگی و کشتی خاص این منطقه میپردازند. در شهر مزار شریف نیز علاوه بر سنتهای رایج نوروز، در آغاز سال نو بر سر در خانهها و مغازهها پرچم مزین به نام حضرت علی (ع) برافراشته میشود.
جشن نوروز در عراق
کشور عراق نیز در روزگاری نهچندان دور بخشی از ایران بوده است. شهر تیسفون یا مدائن که بقایای آن امروزه در نزدیکی بغداد قرار دارد برای قرنها پایتخت سلسلههای ایرانی همچون اشکانیان و ساسانیان بوده است. نوروز نیز در این کشور جشن گرفته میشود و به مناسبت برگزاری آن 5 روز تعطیل است. مراسم نوروز در بین کردهای عراق بسیار باشکوهتر از دیگر اقوام عراقی برگزار میشود و از اهمیت بیشتری برخوردار است. مقامات سیاسی روی کار آمده پس از صدام حسین، نوروز را به مردم این کشور تبریک میگویند. روز تعطیلی سال نو در عراق برابر با 21 مارس است.
جشن نوروز در سراسر عراق شناختهشده و مرسوم است. کردهای عراق همانند کردهای ایران رسم دارند تا اگر پیش از نوروز عزیزی را ازدستدادهاند، در نوروز در خانه خود منتظر بمانند تا دیگران برای تسلی دادن، به دیدارشان بیایند. قوم ایزدیها که در شمال عراق زندگی میکنند نیز همانند کردها رسومات نوروزی را برپا میکنند. در حقیقت نوروز برای قوم ایزدیها همان جشن چهارشنبهسوری است که چهارشنبه سور یا چهارشنبه سرخ مینامند. مردم این منطقه برای نوروز تخممرغ رنگ میکنند آنها معتقد هستند که شکل تخممرغ شبیه زمین است با رنگ کردن آن دنیا به این رنگها شده و دشت و صحرا رنگین میشوند. از دیگر مراسم این مردم این است که در شب نوروز خمیری با آرد درست میکنند و در میان آن گلی را که از دشت چیدهاند، قرار میدهند و بر سر در خانه میآویزند. در حقیقت آنها با این کار بهار را به خانه میآورند. قابلتوجه است که ایزدیها در صبح زود نوروز به دشتها میروند و با قطرات شبنم دست و روی خود را میشویند و باور دارند با این کار فرد بیمار شفا پیدا خواهد کرد.
در این روزها زنان کرد یا ایزدی برای خیرات مردگان خود، نانی به نام سوک میپزند و به گورستان میبرند. این مردم پس از 13 روز از آغاز نوروز، جشنی میگیرند که میتوان گفت همان جشن سیزدهبدر در ایران است.
جشن نوروز در ترکیه
جشن نوروز در کشور ترکیه بیشتر توسط کردهای این کشور برگزار میشود و این جشن برای آنها اهمیت خاصی دارد. در سالهای اخیر در پی تلاشهای مردم مناطق کردنشین ترکیه، دولت ترکیه نوروز را بهصورت رسمی پذیرفته است و مردم میتوانند آن را بهطور گسترده برگزار کنند. در بخشهایی از مناطق شمال و در شهرهای جنوب شرقی این کشور، مانند دیاربکر، شانلی اورفا، ماراش و مرسین نوروز نشان از رسم و آیینهای محلی دارد و بسیار باشکوه برگزار میشود. دانش آموزان ترکیه این جشن را بهعنوان جشنی فرهنگی و هنری میشناسند.
پخت شیرینیهای خانگی و غذاهای محلی از سنتهای دیگر نوروزی در ترکیه محسوب میشود. تمیز کردن خانه و تهیه لباس نو نیز بخش دیگری از سنت مردم ترکیه برای استقبال از نوروز است. ازجمله رسوم اجراشده در نوروز در این نواحی میتوان به نواختن سورنا و دهل و دیگری ایراد سخنرانیها در کنار کپههای آتش اشاره کرد.
جشن نوروز در جمهوری آذربایجان
کشور جمهوری آذربایجان در عهدنامه گلستان در سال 1813 میلادی از ایران جداشده و به روسیه واگذار شد و در زمان فروپاشی جمهوری شوروی، در سال 1991 میلادی آذربایجان به کشوری مستقل به نام جمهوری آذربایجان تبدیل شد به همین دلیل ازنظر تاریخی و فرهنگی بخشی از ایران محسوب میشده و امروزه میتوان حضور پررنگ فرهنگ ایرانی در این سرزمین مشاهده کرد.
در دورهای که آذربایجان بخشی از شوروی کمونیستی بود، مردم آن نمیتوانستند آشکارا به رسوم و آیینهای دیرینه خود ازجمله نوروز بپردازند؛ اما پس از فروپاشی کمونیسم و استقلال جمهوری آذربایجان، این جشن به رسمیت شناختهشده و بهعنوان روزهای خاص و رسمی این کشور بهحساب آمده است. با فرارسیدن نوروز، همه نهادهای دولتی در آذربایجان بین یک هفته، از 20 تا 26 مارس تعطیل هستند تا مردم بتوانند به برگزاری این آیین دیرینه بپردازند.
بیشتر آیینهای نوروزی این کشور بهجز جشن سیزده به در با ایران یکی است. مردم این کشور روزی به نام طبیعت و یا سیزدهبدر در روزهای نوروز ندارند. ازجمله آیینها و مراسمی که مردم این منطقه برای پیشواز نوروز انجام میدهند میتوان به سرودن ترانههای پیش از نوروز، برپا کردن سفره نوروز، سبزه انداختن، تمیز کردن خانه و خرید لباس نو اشاره نمود.
چهارشنبهسوری از مراسمی بوده که پیش از فرارسیدن نوروز در بین مردم این منطقه مرسوم است. در این جشن دختران در دل یک نیت میکنند و پشت در فالگوش میایستند اگر سخنانی که شنیدند خوب و نیک بود فالشان خوب بوده و نیتشان برآورده میشود و اگر سخن ناپسند و بدی بشنوند، نیتشان برآورده نمیشود. به باور مردم این سرزمین مهمترین نتیجه و اثر این رسم، دوری جستن از سخن گفتن نادرست و بد است. آشتی کردن افرادی که با یکدیگر قهر هستند نیز از مراسم نوروز آذربایجانیها بوده تا از قهر و کینه نسبت به هم دوری کنند.
آویزان کردن کیسه و یا توبره از بام یا در خانه، از دیگر رسمهای جالب و قشنگ مردم آذربایجان در روزهای سال نو است. آنها با این کار درخواست تحفه نوروزی میکنند. پخت سمنو که نشانه برکت است و بهعنوان تداومبخش نسلها شناخته میشود، همراه با موسیقی در این روزها انجام میگیرد.
پخت شیرینیهای سنتی برای نوروز در این منطقه نیز معمول بوده که شکر بوره و باقلوا دو نوع از شیرینیهای سنتی آنها است و بیشتر در باکو پخته میشود و بر سفره هفتسین قرار داده میشود. دیدوبازدید نوروزی از اقوام و آشنایان در تعطیلات سال نو در میان مردم این کشور دیده میشود.
جشن نوروز در قزاقستان
کشور قزاقستان نیز نوروز را بانام اعتدال بهاری میشناسد و در بین مردم قزاق این باور وجود دارد که ستارههای آسمانی در این روزها به نقطه ابتدایی رسیده و همهجا تازه شده وزندگی از نو آغاز میشود درنتیجه خیر بر زمین فرود میآید و شادمانی همهجا را فرامیگیرد. روزهای تعطیل نوروز در قزاقستان 4 روز است و بر این اساس از 21 تا 24 مارس همه نهادهای دولتی تعطیل هستند.
رسم تمیز کردن خانه پیش از نوروز که در ایران به آن خانهتکانی گفته میشود، در میان مردم قزاقستان نیز وجود دارد. آنها معتقد هستند که با تمیز کردن خانه بیماری و بدبختی از آنها دور شده و سلامت خواهند بود. قزاقها در پیشواز نوروز به آماده کردن نوعی آش پختهشده از هفت ماده غذایی به نام گوژه میپردازند درواقع مردم با پخت این غذا با زمستان و غذاهای زمستانی خداحافظی میکنند. آنها در شب نوروز، عروسکی تزئین شده را که زنگولهای از گردنش آویزان است بر اسبی سوار کرده و در دشت رها میکنند تا مردم را با صدای زنگوله بیدار کرده و نوید نوروز دهد.
بر اساس سنتی دیرینه مردم قزاقستان در روزهای نوروز دو شمع روشن را بر درگاه خانههایشان قرار میدهند تا روشنی را به برای خانه خود داشته باشند. پوشیدن لباس نو بهویژه بارنگ سفید نشانه شادمانی است و دیدوبازدید خانوادگی نیز از دیگر رسمهای مردم محسوب میشود.
در نوروز دختران روستایی تازه نامزد شده قزاق با پخت نوعی غذا با گوشت اسب (سوقیم) به نام اویقی آشار، از نامزد خود پذیرایی میکنند و مردان نیز با دادن هدایایی مانند آینه، شانه و عطر به آنها، علاقه و عشق خود را نشان میدهند. برگزاری مسابقات نوروزی همچون قول توزاق، کوکپار برداشتن بز از مکانی مشخص توسط سواران، آودار یسپاق، قیزقوو، آیتیس (مسابقه شعر و شاعری) و آلتی باقان در این روزها مرسوم است. درصورتیکه در روز نخست سال نو برف یا باران ببارد به فال نیک گرفته و نشانه خیر و نیکی است و سال خوبی پیش روی مردم خواهند بود.
جشن نوروز در ترکمنستان
در کشور ترکمنستان نیز نوروز جشن گرفته میشود. نوروز در بین ترکمنها و بر طبق اعتقاد دیرینه آنها، نماد زندگی دوباره، برکت، مکنت، سعادت و رفاه است. کشاورزان ترکمنستان نوروز را نشانه برکت میدانند چراکه زمین دوباره آماده کشت و کار میشود. نوروز از جشنهای ملی ترکمنستان بهحساب آمده و از 20 تا 23 مارس به مدت 4 روز، تعطیل رسمی است.
دیدوبازدید از آشنایان و دوستان در نوروز در بین این مردم مرسوم بوده و اهمیت خاصی برخورداراست. پخت غذاهای نوروزی ازجمله نوروز کجه، نوروز بامه و سمنی (سمنو) در این روزها انجام میشود.
جوانان ترکمنی با برگزاری بازیها و مسابقههای گوناگون همچون اسبدوانی، کشتی، پرش برای گرفتن دستمال از بلندی، خروسجنگی، شاخ زنی میشها، شطرنج، مهره بازی و تاببازی روزهای نوروز خود را به شادمانی میگذرانند. کشاورزان نوروز را در دامنههای کوه کپت داغ و کنارههای آمودریا باشکوه خاصی برگزار میکنند.
جشن نوروز در قرقیزستان
نوروز در کشور قرقیزستان تنها در روز نخست سال نو خورشیدی برابر با 21 مارس جشن گرفته میشود که این مراسم پس از فروپاشی شوروی و استقلال این کشور از شکوه بیشتری برخوردار شده است.
تمیز کردن خانه، خریداری و تهیه لباس نو برای نوروز، سبز کردن سبزه، سمنو پختن و دیدوبازدید در بین تاجیکیهای قرقیزستان بیشتر دیده میشود چراکه نورز بین آنها از اهمیت بسیار زیادی برخوردار است. روستای اندرق که مردم آن به زبان فارسی تاجیکی سخن میگویند، نوروز را همچون آدابورسوم دیرینه جشن میگیرد.
از مراسم نوروز این مردم، پختن غذاهای معروف قرقیزی مثل (بش بارماق) مانته برسک و کاتما بوده که در حجم زیادی پختهشده و بین آشنایان و همسایگان پخش میشود. کوجه سومولوک غذایی قرقیزی بوده که به غذای نوروزی معروف است و افسانهای تأثیرگذار را در خود نهفته است. بنا بر افسانهها زن بیوهای در روستا زندگی میکرد که توان سیر کردن شکم بچههایش را نداشت. روزی که بچهها از گرسنگی بیتابی میکردند، زن سنگی را درون قابلمهای پر از آب گذاشته و بر روی اجاق نهاد تا بجوشد. او وانمود کرد که دارد غذایی خوشمزه میپزد و با این تفکر بچهها را آرام کرد. پخت غذا طول کشیده و بچهها از گرسنگی خوابشان برد. آنها صبح خیلی زود از فشار گرسنگی بیدار شدند و سراغ غذای خوشمزه مادر را گرفتند. مادر در ادامه بازی خود بر سر اجاق رفت تا به غذا سربزند. در قابله خبری از آب و سنگ نبود، یک غذای خوشمزه واقعی وجود داشت. بچهها با خوردن این غذا احساس کردند که غذای روز جشن نوروز را میخورند. ازآنپس سومولوک به غذای نوروزی قرقیزها مشهور شد.
برگزاری مسابقه سوارکاری در بین قرقیزی ها در نوروز بسیار بااهمیت است به همین دلیل جوایز باارزشی به نفرات برتر مسابقه اهدا میشود.
جشن نوروز در پاکستان
کشور پاکستان نوروز را عالمافروز به معنای روز تازهرسیده میخواند و مردم این کشور بر این باورند که با فرارسیدن نوروز جهان روشن و درخشان میشود.
پاکیزه کردن خانه، پوشیدن لباس نو، تهیه نمودن انواع شیرینی، دیدوبازدید و عیدی دادن در رسم و آیین نوروزی پاکستان نیز دیده میشود. ازجمله شیرینیهای نوروزی پاکستان می توان به لدو، گلاب جامون، رس ملائی، کیک، برفی، شکرپاره، کرم رول و سوهان حلوا اشاره کرد. مردم این کشور نیز سفره مخصوص نوروز میچینند که مملو از شیرینیهای مختلف و میوههای رنگین است.
یکی از رسوم بسیار خوب نوروزی مردم پاکستان پرهیز از گفتار نامناسب است که در این دوران بیشتر به آن اهمیت داده میشود. سرودن اشعار نوروزی به زبانهای اردو، دری و عربی بیشتر در قالبهای قصیده و غزل در بین شاعران پاکستانی از دیرباز مرسوم بوده است.
جشن نوروز در ازبکستان
کشور ازبکستان نیز پس از استقلال از شوروی، هرساله جشن نوروز را بهطور گسترده و بهعنوان بدرقه زمستان و پیشواز بهار برگزار میکند. شهرهای بخارا، سمرقند، خوارزم و شهر سبز این جشن را باشکوه بیشتری برگزار میکنند. در تقویم رسمی ازبکستان نیز نوروز از تعطیلات رسمی محسوب میشود تا مردم این کشور بتوانند آنچنانکه شایسته است به برگزاری این جشن سنتی و به یادگار مانده از نیاکانشان بپردازند. اگرچه تقویم این کشور مطابق تقویم میلادی است اما این مسئله باعث نشده تا از اهمیت نوروز بهعنوان جشنی دیرینه کم شود. روز تعطیلی نوروز در ازبکستان برابر است با 21 مارس.
در کشور ازبکستان نیز مراسمی چون خانهتکانی یا همان تمیز کردن خانه، خرید لباس نو و تهیه غذاها و یا شیرینیهای ویژه نوروز بهعنوان مراسم پیشواز نوروز انجام میشود. در این کشور سفره نوروز، دستار خوان نامیده میشود و بر آن غذاهایی چون گوشت گوسفند و یا گاو آب پز شده، پیراشکی با پیازچه و سومالیاک (سمنو) قرار میدهند. ازبکها معتقد هستند هرچه در سال نو سفره رنگینتر و پرتر باشد نشان از امیدواری بیشتر برای برداشت محصولات کشاورزی در سال نو دارد.
پختن سمنو از دیرباز در ازبکستان مرسوم بوده است. در باور مردم ازبک جوانه گندم که در پخت سمنو استفاده میشود، نماد زندگی ابدی است. آنها در زمان پخت سمنو شعرهای شاد خوانده و به شادی و سرور میپردازند. قابلتوجه است اگر در سمنوی میهمان سنگ کوچکی پیدا شود، نشانگر این است که وی و خانوادهاش تا نوروز آینده شاد، موفق و تندرست خواهند بود.
جشن نوروز در گرجستان
مدتی است که دولت گرجستان روز 21 مارس را بهعنوان نوروز و جشن ملی نوروز تعطیل اعلام کرد. هرساله مردم گرجستان بهویژه آذریزبان ها و آجاری تبارها، نوروز را جشن میگیرند. برگزاری این جشن در بین این قوم شبیه به مراسم ایرانیان است. آنها در این روزها در پاکسازی خانه و کوچه و خیابان از گردوخاک بسیار اهمیت میدهند و تلاش میکنند تا همهجا پاکیزه باشد. مردم این سرزمین در جشن نوروز لباس نو بر تن میکنند.
جشن نوروز در هندوستان
از روزگار باستان روابط قوی فرهنگی و اجتماعی بین ایران و هند وجود داشته و دو کشور از بسیاری از آدابورسوم و سنن اجتماعی به یکدیگر شباهت دارند. علاوه بر آن مطالعات باستانشناسی نشان میدهد که هندیها و ایرانیها دوشاخه از اقوام نخستین آریایی بودند و بااینکه از یکدیگر جداشدهاند اما در طول تاریخ طولانی دو ملت هیچگاه ارتباط آنها قطع نشده است و مهاجرتها و ارتباطات فرهنگی کلان میان دو کشور به استحکام روابط فرهنگی دو کشور کمک شایانی کرده است. گفتنی است که تا چند سده پیش زبان فارسی، زبان رسمی هندوستان بوده و امروزه شاهد حضور واژههای فراوان فارسی در زبان هندی هستیم.
امروزه جشن نوروز در کشور هندوستان در بین پارسیان هند که از نوادگان مهاجران زرتشتی ایرانی هستند و در اعصار مختلف تاریخ به این کشور مهاجرت کردهاند، رواج دارد. پارسیان هند بیشتر در نواحی مرکزی و شمال هند زندگی میکنند و هرساله در همان زمان نوروز در بین این افراد و تقریبا با همان آدابورسوم برگزار میشود. آنها به تمیز کردن خانه خود میپردازند. لباس نو تهیه میکنند. سبزه درست میکنند. سفره هفتسین میچینند. به دیدن یکدیگر میروند و به شادی میپردازند.
جشن نوروز در تانزانیا
آنچه تاکنون در مورد برگزاری نوروز گفتیم همه در حیطه و اقلیم جغرافیای فرهنگی و تاریخی ایران بوده ولی قابلتوجه است که میتوان حضور روح ایرانی و برگزاری نوروز را در قاره آفریقا نیز مشاهده کرد. به گواه متون تاریخی، درگذشته گروهی از مردم شیراز به منطقه زنگبار در سواحل شرقی قاره آفریقا در تانزانیای امروزی مهاجرت کردند. آنها رسم و آیین دیرینه گذشتگان خود را همچنان حفظ کرده و تا به امروز به اجرای آنها پرداختهاند. برگزاری جشن نوروز نیز یکی از آنهاست. در برخی از بررسیهای تاریخی نیز مشخصشده است، زمانی که دولت انگلستان منطقه زنگبار را تصرف میکند، گروهی از پارسیان هند را که در گجرات هندوستان زندگی میکردند، به این منطقه میفرستد تا به اجرای امور مختلفی که مدنظر داشته دست پیدا کند. این گروه در زنگبار ماندگار شدند و همچون گذشته به ادامه برگزاری این جشن اهمیت دادند.
جشن نوروز در این منطقه، نوروزی نامیده شده و از اهمیت خاصی برخوردار است. پاکیزه کردن خانه، تهیه لباس نو، چیدن سفره نوروزی و تهیه شیرینی نیز از رسومی است که این مردم در اجرای آن کوتاهی نمیکنند.
جشن نوروز در مصر
در کشور مصر و در فصل کشاورزی همزمان با طغیان رود نیل، هرساله به نام نیروز جشنی برگزار میشود. قلقشندی صاحب کتاب صبح الاعشی در این رابطه توضیح میدهد که نیروز که یکی از مشهورترین اعیاد مصر است، از نوروز ایران باستان گرفتهشده و به آن نام نیروز قطبی دادهاند. محققان و اساتید مصری کمبوجیه یا داریوش جانشین آن را در انتقال نوروز به مصر مؤثر میدانند. این جشن با همان نام و آداب و سنن ایرانی در مصر برگزار میشود. مصریان در آن روز شادی کرده، آتش میافروزند و آب بر روی یکدیگر میپاشند.
مخالفت حکومت فاطمیان با برگزاری جشن نیروز یا همان نوروز نتوانست ارتباطات فرهنگی این مردم را با این سنت زیبا قطع کند. منابع تاریخی دراینباره میگوید: در سال 363 قمری خلیفه فاطمی (المعزلدین الله) افروختن آتش و پاشیدن آب را در نوروز منع کرد ولی سال بعد افروختن آتش و پاشیدن آب از طرف مردم شدت پیدا کرد، مردم به کوچه و بازار ریختند و این اعمال را به شهر قاهره کشاندند و آن را به مدت 3 روز ادامه دادند، بازارها را چراغانی و آذینبندی کردند به همین سبب خلیفه ناچار دستور به منع این اعمال داد و چون مردم به دستور او توجه نکردند، تعدادی از آنها دستگیرشده و به زندانها افتادند و برای تنبیه تعداد دیگری سوار بر شتر به دور شهر گردانده شدند.
در متون تاریخی ذکرشده است که در زمان این خلیفه فاطمی در عید نوروز لباسهای مردانه و زنانه و مایحتاج نوروز از قبیل مواد غذایی و خربزه، انار، خوشههای موز، سبدهای خرما، حلیم با گوشت مرغ، گوسفند، گاو و نان میان مردم تقسیم میشد، مردم در این مراسم از میان خود مردی را به نام میرنیروز (میرنوروز) انتخاب میکردند و او معمولا صورت خود را با آرد یا زغال میپوشاند، سوار بر الاغ میشد و جامه قرمز به تن میکرد و در کوچه و بازار شروع به گشتوگذار مینمود. او از مردم طلب عیدی میکرد و مانند مأمور مالیات دفتر مخصوصی در دست میگرفت و در صورت عدم دریافت پول و عیدی بهصورت آنها آب میپاشید.
در این روز فرخنده مردم بهترین تبریکات خود را به یکدیگر ابراز میکردند و شعرا نیز بهترین اشعار خود را در رقابت با یکدیگر میسراییدند، از این قصاید میتوان به سرودهای که تمیم بن المعزالدین الله فاطمی به مناسبت نوروز به برادرش العزیز بالله خلیفه فاطمی تقدیم کرده، اشاره کرد.
گزارش : فاطمه کردی – احسان محمدحسینی