کد خبر: 116253

توصیه روانشناسان برای داشتن ازدواج موفق

جامعه‌شناسان و روان‌شناسان عنوان می‌کنند افراد در هنگام ازدواج به عامل طبقهٔ اجتماعیشان توجه داشته باشند.

به گزارش بهداشت نیوز به نقل از فرادید، جامعه‌شناسان و روان‌شناسان عنوان می‌کنند افراد در هنگام ازدواج به عامل طبقهٔ اجتماعیشان توجه داشته باشند. جامعه‌شناسان و روان‌شناسان خانواده، عنوان می‌کنند که بهتر است در هنگام ازدواج، علاوه بر فاکتورهای دیگر، به عامل طبقهٔ اجتماعیشان نیز توجه داشته باشند.

انسان‌ها در آفرینش همگی برابر آفریده شده‌اند. اما مسائلی در زندگی وجود دارد که باعث به هم ریختن این تعادل می‌شود، یکی از مباحث مهم در جامعه‌شناسی تفاوت‌های موجود میان افراد، گروه‌ها، قشر‌ها، و جامعه‌های انسانی و تأثیری است که این تفاوت‌ها در زندگی اجتماعی و چند‌و‌چون آن دارند. شک نیست که هر فرد، گروه، قشر، و جامعه‌ای تفاوت‌هایی کم‌یا‌بیش با سایر افراد، گروه‌ها، قشر‌ها و جوامع دارد.

در زمینهٔ این تفاوت‌ها حداقل دو مسئلهٔ مهم قابل طرح، بررسی، و جواب‌گویی است: یکی اینکه علت و منش این تفاوت‌ها چیست و دیگر اینکه این تفاوت‌ها خود، علت و منشا چه آثار و نتایج مثبت و منفی‌، در پیشرفت معنوی و مادی جامعه‌ها می‌توانند باشند.

اختلاف طبقاتی، دقیقاً چیست؟
وقتی جامعه‌­‌شناسان سخن از طبقه اجتماعی می‌­‌گویند، به گروهی از افراد اشاره دارند که جایگاه مشابهی را در سلسله­‌مراتب نظام اقتصادی و روابط تولید دارند (از این رو برخی از واژه socioeconomic class / status استفاده می‌­‌کنند). اینجایگاه مشابه، بر پایه میزان درآمد، منزلت شغلی فرد و میزان دسترسی وی به ابزارهای قدرت سیاسی و شبکه توزیع امکانات اجتماعی قرار دارد. این سه پایه­ اصلی با سبک زندگی یک طبقه مانند نوع سخن­‌گفتن، محله سکونت و وسعت واحد مسکونی، استفاده از اتومبیل­‌های مدل بالا/پایین، نوع پوشش، نوع تفریحات و مانند آنکه نشانه‌های یک طبقه است و همچنین با ویژگی­‌های ملازم یک طبقه مانند ثبات بی­‌ثباتی در معاش، وضعیت تحصیلات است.

محمد رضا رسولی جامعه‌شناس گفت: اختلاف طبقاتی اجتماعی یک اصطلاح جامعه‌شناسی است. در مسائل جامعه‌شناسی معمولاً از این اصطلاح استفاده زیادی می‌شود. اما این اختلاف طبقاتی در هر جامعه به یک نوع و وسعت متفاوت مشاهده می‌گردد. مشخصه یا معرف این اختلاف نحوه تقسیم سرمایه‌های مادی و سرمایه‌های غیر مادی هر جامعه می‌باشد. برای مثال می‌توان از میزان دسترسی افراد به آموزش بi عنوان ثروت غیر مادی نام برد و از طرف دیگر تقسیم دارایی‌های نقدی و جنسی را بعنوان ثروت مادی شناخت.

وی افزود: فرضیه این است که افراد یک جامعه ناراضی و ناخرسند خواهند بود وقتی که دائماً شاهد تفاوت‌های بزرگ درآمدی باشند. بنابراین اختلاف طبقاتی تاثیر قابل مشاهده‌ای بر روی رضایت باطنی افرادجامعه دارد.

تازه‌ترین تحقیقات نشان می‌دهد که بالانس اقتصادی در جامعه باعث رضایت و خرسندی افراد آن اجتماع می‌شود و بر عکس تفاوت طبقاتی یا در آمدی موجب عدم رضایت و ناخرسندی آن‌ها می‌گردد.

اینجامعه‌شناس ادامه داد: اعتماد و رفتار دوستانه انتظاری است که مردم یک جامعه از یکدیگر دارند. برای یک جامعه همبستگی بسیار مهم است این سبب می‌شود که در مقابل غریبه‌ها به هم اعتماد کنند و چنین احساس اعتماد عمومی موجب تقویت تعلق اجتماعی می‌شود.

تفاوت‌های بزرگ در آمدی موجب کاهش این اعتماد و همبستگی شده و موجب ایجاد عدم رضایت و احساس نا‌خرسندی در جامعه می‌گردد.

ترس از دست دادن موقعیت شغلی و اجتماعی نگرانی است که در جوامع امروزی یکی از دلایل ایجاد استرس فردی می‌باشد. به نظر محققین این حالت نگرانی و ترس از این است که در چشم اطرافیان به عنوان شخصی که موفقیت اندکی در کسب در آمد دارد بنظر بیاید. این تحقیقات نشان می‌دهد که تفاوت در آمدی در جامعه زمینه مناسبی برای ایجاد این نگرانی و ترس به وجود می‌آورد و موجب کاهش احساس رضایت و شادمانی در کل جامعه می‌شود.

آخرین تحقیقات در این زمینه حاکی از این است که در کشور‌های مرفه اعتماد به دولت و سیستم اداری کشور نقش اساسی در احساس رضایت مردم دارد، در حالیکه در کشور‌های کمتر مرفه ترس از دست دادن موقعیت شغلی و اجتماعی نقش اصلی در احساس رضایت در جامعه را بازی می‌کند.

اختلاف طبقاتی به طور معمول در کشورهایی که وضعیت اقتصادی دارای نوسان را دارند بیشتر به چشم می‌خورد، یعنی وضعیت اقتصادی نقش به‌سزایی در ایجاد اختلاف طبقات اجتماعی دارد. در تازه‌ترین آمار‌ها در کشورهای هنگ‌کنگ، سنگاپور، آمریکا، پرتغال، نیوزیلند، ایتالیا، انگلیس، استرالیا، ایرلند و یونان اختلاف طبقاتی زیادی به چشم می‌خورد. هرچند علت این اختلاف طبقاتی در این کشور‌ها و کلانشهر تهران بیشتر جنبه‌های اقتصادی دارد،

وی اظهار کرد: در شکاف طبقاتی، مخصوصا فاصله بین طبقات خط قرمزی ترسیم می‌شود، هر چقدر فاصله کمتر باشد خط قرمز با ریک‌تر می‌شود و در نتیجه جرم و جنایت کاهش پیدا خواهد کرد اما اگر این اختلاف زیاد باشد خط قرمز طویل‌تر شده و به نسبت بزرگی آثار جرم و جنایت در جامعه افزایش می‌یابد.

تحرک اجتماعی
رسولی در خصوص تحرک اجتماعی یادآور شد: تحرک اجتماعی به تغییر طبقه یک فرد در جامعه با توجه به استعداد‌ها و تلاش شخصی وی اطلاق می‌­‌شود. در برخی جوامع مانند هند در گذشته، امکان تحرک اجتماعی وجود نداشت و هر کس باید در درون طبقه خانوادگی خود باقی می‌­‌ماند. اما گاهی بر مبنای قوانین نانوشته نیز ممکن است در یک کشور به ظاهر دموکرات، امکان تحرک اجتماعی در برخی حوزه‌­های حساس از بین برود یا دست­کم بسیار محدود شود.

افزایش اختلاف طبقاتی به­‌خودیِ‌خود امر نامطلوبی است اما اگر اختلاف طبقاتی بر مبنای امور نامعقولی چون‌نژاد، زبان، دین، جنسیت و مانند آن باشد یا اختلاف طبقاتی بر اثر تخلف و بی­قانونی به وجود آمده باشد، بسیار ناپسند‌تر است. به چنین مواردی تبعیض اجتماعی گفته می‌شود.

پیامدهای فاصله طبقاتی
اینجامعه‌شناس در پایان خاطر نشان کرد: تفاوت طبقاتی ممکن است اختلافات و مشکلات دیگری را در زندگی زناشویی برای زوجین به وجود آورد که گاهی زندگی آن‌ها را به نابودی و جدایی سوق می‌دهد. در زیر به چند مورد از اختلافاتی که ناشی از تفاوت طبقاتی زوجین است اشاره می‌شود:

تفاوت‌ نقش جنسی: ممکن است باور‌ها و اعتقادات زن و مرد در مورد رابطهٔ جنسی تفاوت داشته باشد و نقش‌های جنسی که هر کدام از آن‌ها نسبت به هم پذیرفته‌اند متفاوت باشد. به عنوان مثال مرد در خانواده‌ای رشد یافته باشد که نسبت به این رابطه، دیدگاه‌های بازتری داشته باشد. در بعضی مواقع او ممکن است بخواهد که همسرش شروع کنندهٔ رابطهٔ جنسی باشد ولی همسرش در خانواده‌ای پرورش یافته و احساس کند که شروع کردن این رابطه‌ را منافی عفت و حیاء خود بداند. این مسأله به طور حتم بعد از مدتی زندگی آن‌ها را با مشکلاتی مواجه خواهد کرد.

تفاوت در میزان تحصیلات: خانواده‌هایی که در طبقات بالای جامعه قرار دارند، معمولاً خیلی بیشتر به تحصیلات و سواد فرزندانشان اهمیت می‌دهند. وقتی که زوجین سطح‌ تحصیلاتشان یکسان یا نزدیک به هم باشد، آن‌ها دیدگاه‌های نزدیک‌ به هم دارند و یکدیگر را بهتر درک می‌کنند و معمولاً رضایت آن‌ها از زندگی زناشویی بیشتر می‌شود. در این مورد معمولاً اگر مرد به دلیل این‌که ریاست و سرپرستی خانواده را به عهده دارد، سطح تحصیلاتش نسبت به زن بالا‌تر باشد، مشکلات کمتری ایجاد خواهد شد.

تفاوت در نگرش مسائل زندگی و مالی: اگر وضعیت مالی یکی از طرفین نسبت به دیگری برتری زیادی داشته باشد، طرف مقابل همواره افزایش میزان دارایی را مهم‌ترین مسألهٔ زندگی می‌داند، درصورتی که ممکن است به نظر شریک زندگی‌اش چیزهای دیگری، مهم‌ترین مسائل زندگی‌ باشد.

فرزندپروری متفاوت: براساس نتایج پژوهش‌ها، معمولاً افراد در جامعه از شیوهٔ فرزندپروری مقتدرانه (محبت و کنترل کافی والدین) استفاده می‌کنند. والدینی که دارای سطح تحصیلات عالی هستند، معمولاً بیشتر با فرزندانشان ارتباط دارند، با آن‌ها کتاب می‌خوانند، صحبت می‌کنند و... درحالی که والدینی که سطح تحصیلات پایین‌تری دارند معمولاً دوست دارند که فرزندانشان دستورات آن‌ها را اطاعت کنند و ارتباط دوستانه‌ای با فرزندان ندارند.

بنابراین روان‌شناسان توصیه می‌کنند که در زمینهٔ ازدواج، بهتر است افراد از طبقاتی که نزدیک هم هستند با یکدیگر ازدواج کنند، زیرا اختلافات آن‌ها در ارزش‌ها و باور‌هایشان کمتر است.
 

مرتبط ها