
ناگفته پیداست که نمیشود همیشه شادکام بود، اما میگویند اگر شادکام نباشی، یعنی درست زندگی نمیکنی. به همین ترتیب، تصور میشود شادکامی هدفی است که پس از رسیدن به آن آرام میشویم. دکتر والدینگر میگوید «زندگیهای خوبْ زندگیهایی دشوارند. ما زندگی هزاران نفر را مطالعه میکنیم. هیچکس -حتی یک نفر از همهٔ کسانی که در این کرهٔ خاکی دیدهام- همیشه شادکام نبوده است. تصور اینکه اگر همواره کارهای پسندیده انجام دهید میتوانید همیشه شادکام باشید غلط است. شادکامی اوج و حضیض دارد».
به گزارش بهداشت نیوز، در دههٔ ۱۹۸۰ دادههای بهدستآمده از ادامهدارترین مطالعه دربارهٔ شادکامی1 نشان داد روابط خوب با دیگران موجب سلامتی و شادکامیمان میشود، اما پژوهشگران، چندان که باید، آن را نپذیرفتند. دکتر رابرت والدینگر، سرپرست تحقیق دانشگاه هاروارد در زمینهٔ تحولات روانی بزرگسالان که ۸۴ سال بیوقفه ادامه یافته است، میگوید «همه میدانیم که ذهن و بدن ارتباط دارند و ظاهراً بر این ارتباط اتفاقنظر نیز داریم، اما چگونه میشود که روابطِ صمیمانهتر احتمال بروز بیماری سرخرگ کرونری یا التهاب مفصل را کاهش میدهد؟ چگونه میشود که روابط به درون بدنمان راه مییابند و بر کار اندامها تأثیر میگذارند؟». بعداً، تحقیقات دیگر نیز همین نتایج را نشان دادند. «با خودمان گفتیم: بسیار خوب! دیگر میتوانیم از این یافته مطمئن باشیم».
دکتر والدینگر میگوید این یافته هنوز برایمان غیرمنتظره بود، ولی او چنان از این حقیقت بنیادین خاطرجمع است که در کتاب تازهاش با عنوان زندگی خوب2، که با همکاری دکتر مارک شولتس نوشته، بیشتر به روابط و نحوهٔ بهبودشان میپردازد. البته مؤلفههای دیگر نیز دخیلاند که عموماً در کشورها، فرهنگها و سطوح اجتماعی مختلف تفاوتی ندارند (او به گزارش سالانهٔ رضایت جهانی سازمان ملل اشاره میکند).
این مؤلفهها شامل سلامتی و عمر مفید، آزادی و امکان اتخاذ تصمیمهای مهمِ زندگی میشود. دکتر والدینگر میگوید اعتماد مهم است -نهتنها اعتماد به دوستان و همسایهها بلکه اعتماد به دولتها. او میگوید «یکی از چیزهای جالبی که مردم سراسر دنیا میگویند سخاوت و امکانِ سخاوتمندبودن است».
پول -یا، به بیان دقیقتر، امنیت اقتصادی- هم اهمیت دارد. دکتر والدینگر میگوید «گفتن ندارد که وقتی خوراک و مسکن و اینجور چیزها تأمین نباشد کمتر شادکامیم». اما جالب اینجاست که درآمدِ بالاتر از یک سطح مشخص چندان موجب افزایش شادکامی نمیشود -دستِکم بر اساس تحقیقی که در سال ۲۰۱۰ انجام شده و آن سطح درآمدِ مشخص را برای خانوادههای آمریکایی ۷۵۰۰۰ دلار در سال (معادل ۴۹۰۰۰ یورو در آن زمان) تعیین میکند. عنصر پایدارْ روابط با افراد دیگر است. عصارهٔ تعریف دکتر والدینگر از زندگی خوب «پرداختن به کارهایی که دوست دارم با آدمهایی که دوست دارم» است.
دکتر والدینگر، روانپزشک و استاد روانشناسی مدرسهٔ پزشکی هاروارد، در سال ۲۰۰۵ سرپرست این تحقیق شد؛ او چهارمین سرپرست این تحقیق است. پژوهش مذکور، که در سال ۱۹۳۸ آغاز شده است، در ابتدا دو تحقیق نامرتبط بود -یک گروه متشکل از ۲۶۸ دانشجویِ هاروارد، دیگری ۴۵۶ پسر جوانِ مناطق محرومِ بوستون- ولی بعداً ادغام شدند. طی سالها، کل زندگی افراد بهصورت همزمان ثبت شده است: وضعیت جسمانی، اشتغال، جزئیات روابط با دوستان و همسران، اعتقادات مذهبی، گرایشات سیاسی، احساسشان از تولد فرزندانشان، فکر و خیالات نیمهشبشان و جز اینها.
دکتر والدینگر هنگام صحبت در تماس تصویری لبخند بر چهره دارد. او میگوید «من مثل فضولباشیها هستم؛ زندگی همهٔ این افراد ر