
مجله تایم در مطلبی درباره متاورس نوشته است: کمیسیون بورس و اوراق بهادار آمریکا در گزارشی نوشته که در شش ماه اول سال 2022 کلمه «متاورس» بیش از 1100 بار در پروندههای نظارتی مورد اشاره قرار گرفته است. سال قبل اما در 260 مورد به «متاورس» اشاره شده بود.
به گزارش بهداشت نیوز به نقل از شفقنا، اما بیست سال پیش چه؟ در گزارش مذکور آمده که نام متاورس در دو دهه گذشته کمتر از انگشتان دو دست در پروندهها و منابع مختلف آمده است. در کل بهطور فزایندهای احساس میشود که مدیران شرکتها فکر میکنند هر جور شده باید به نوعی در گزارشهاشان نامی از متاورس نیز بیاورند- و البته اینکه این اتفاق به طور طبیعی قابلیتهای شرکتشان را بهتر و بیشتر از رقبایشان جلوه میدهد. حالا در شرایطی که به نظر میرسد تعداد کمی میتوانند به وضوح و روشنی توضیح دهند که متاورس چیست یا دقیقاً به چه چیزی اشاره دارد؛ ولی به هر حال روشن است که در میان کسانی که در مورد جنبههای اساسی این پلتفرم جدید- از جمله اهمیت هدستهای واقعیت مجازی، بلاکچین و رمزنگاری، و البته میزان رواج آن در دهههای آینده- صحبت میکنند، اختلافنظرهای اساسی وجود دارد.
البته هیچکدام از این موارد سرمایهگذاری در این زمینه را محدود نکرده. حتی در مورد تغییر نام فیسبوک به «متا» نیز- که باعث هزینه سالانه بیش از 10 میلیارد دلار در راستای ابتکارات متاورس میشود، شاهد واکنشهای مثبت زیادی بودهایم. در عین حال کمک و سرمایهگذاری شرکتهای آمازون، اپل، گوگل، مایکروسافت، انویدیا و تنسنت به عنوان شش شرکت بزرگ عمومی جهان در متاورس نیز- که خود را سازماندهی مجدد کرده، به بازنویسی شرح وظایف خود پرداخته و خود را آماده عرضه محصولات چند میلیارد دلاری میکنند، حکایت از استقبال جهانی از این ایده میکند. در ماه ژانویه، مایکروسافت با اعلام پرداخت ۷۵ میلیارد دلاریاش به یک شرکت غولپیکر بازیساز که از آن به عنوان بزرگترین خرید در تاریخ تکنولوژی یاد شد، این روند را آغاز کرد- که حالا با اعلام رسمی این تخمین که در پنج ماه اول سال شرکتهای خصوصی و سرمایهگذاران خطرپذیر حدود 120 میلیارد دلار در ارتباط با متاورس سرمایهگذاری کردهاند، مشخص شده که آغاز یک مسیر طولانی بوده است.
با این حال تقریباً تمام کارهای فوق تاکنون برای افراد عادی نامرئی باقی مانده و چیزی درباره آن اعلام نشده است. مثل خود متاورس- که واقعاً تاکنون نه شاهد یک محصول متاورس بودهایم که بتوانیم آن را بخریم، و نه در جایی اشارهای به چیزی به نام درآمد متاورسی شده است. تا جایی که ممکن است چنین به نظر برسد که متاورس چیزی است که قبلاَ وجود داشته- و به عبارت بهتر آمده و رفته است. به خصوص که شاهدیم کریپتو از کار افتاده، ارزش بازار فیسبوک با تغییر نام به متا از ۹۰۰ میلیارد دلار تا حدود 445 میلیارد دلار کاهش یافته، و فروش بازیهای ویدیویی نیز در یک سال اخیر دچار کاهش آشکار شده- که البته بخشی از آن به دلیل پایان همهگیری کرونا طبیعی است…
برای بسیاری این که به نظر میرسد متاورس در حال فروپاشی است، اتفاق خوبی به شمار میآید. به هر حال پلتفرمهای بزرگ تکنولوژیک تأثیرات زیادی بر زندگی ما و البته فناوریها و مدلهای تجاری اقتصاد مدرن داشتهاند. همچنین این نیز مشخص است که اینترنت مشکلات زیادی دارد. پس چرا نباید این مشکلات قبل از حرکت به سمت چیزی که مارک زاکربرگ آن را «جانشین وضعیت فعلی» مینامد حل شوند؟
پاسخ این پرسش را در خود همین سوال میتوان یافت. متاورس اصطلاحی با عمر 30 ساله است که بر اساس ایدهای که نزدیک به یک قرن عمر دارد، در دنیای پیرامون ما شکل گرفته- و البته این تکوین همچنان ادامه دارد. در راستای این روند، هر چند دهه یک بار شاهدیم که یک تغییر پلتفرم اتفاق میافتد- که جدیدترینش را در سالهای اخیر در تغییرات ایجاد شده از پردازندههای بزرگ به رایانههای شخصی و اینترنت و البته تکامل بعدی این روند به موبایل و رایانش ابری شاهد بودهایم. هنگامی هم که یک دوره جدید بر اساس این تغییرات شکل گرفت، کنترل این موضوع که چه کسی و چگونه باید آن را رهبری کند، بسیار دشوار است. بین دورهها، اما، این جور چیزها معمولاً تغییر میکنند. پس اگر امیدواریم آیندهای بهتر بسازیم، باید به اندازه کسانی که برای ساختن آن سرمایهگذاری میکنند، در شکل دادن به آن تهاجمی با اراده باشیم.
پس این آینده چیست؟ متاورس را میتوان به عنوان یک سطح مجازی موازی از وجود در نظر گرفت که نه تنها کل تکنولوژی دیجیتال را شامل است، بلکه حتی بخش اعظمی از دنیای فیزیکی را نیز کنترل میکند. این ساختار به ما کمک میکند یکی دیگر از تعریفهای رایج متاورس را- به عنوان یک اینترنت سهبعدی- توضیح داده و تشریح کنیم که چرا ایجاد متاورس تا این حد دشوار- ولی احتمالاً به همان اندازه ارزشمند- است.
اینترنتی که امروزه روز از آن تقریباً در تمام کشورهای دنیا بهره میبریم، از 40000 شبکه، میلیونها برنامه کاربردی، صد میلیون سرور، در حدود 2 میلیارد وبسایت و دهها میلیارد دستگاه تشکیل شده است.
با هر یک از این فناوریها میتوان اطلاعات را به طور منسجم و مستمر مبادله کرد، همدیگر را در شبکه پیدا کرد، سیستمها و فایلهای آنلاین را به اشتراک گذاشت و حتی به یکدیگر متصل شد (مانند اتفاقی که در لینکهای یک خبر روی میدهد). در سالهای اخیر گفته میشود که حدود 20 درصد از اقتصاد جهان دیجیتال است و 80 درصد باقیمانده نیز میکوشد دیجیتال شود.
با این که اینترنت عملکردی انعطافپذیر، گسترده و قدرتمند دارد، ولی برای تجارب زنده و تعاملی با حضور شمار زیادی از شرکتکنندگان- به خصوص در مبحث تصویربرداری سهبعدی ساخته نشده است. در واقع طراحی اینترنت در راستای کپی کردن یک فایل ثابت و ارسال آن از یک دستگاه به دستگاه دیگر انجام شده- جوری که بتوان آن را بررسی یا اصلاح کرد. برای همین هم است که حتی در عصر حاضر که دوران جنگهای استریمینگ و شرکتهای تکنولوژیک چند هزار میلیارد دلاری شمرده میشود، تماسهای ویدیویی ساده دو نفره تا این حد غیرقابل اعتماد هستند. بگذریم از این که کمترین اتفاقنظری در زمینه فرمتهای فایل یا قراردادهای اطلاعات سهبعدی، و البته حتی یک سیستم استاندارد برای تبادل اطلاعات در جهانهای مجازی وجود ندارد. امروز حتی قدرت محاسباتی مورد نیاز برای به دست آوردن متاورس- طبق تصورمان- نیز وجود ندارد و ما در این میان نه تنها میخواهیم به این قدرت محاسباتی برسیم، بلکه به دنبال این هستیم که بسیاری از دستگاههای جدید هم- از قبیل ابزارهایی مانند نمایشگرهای هولوگرافیک، ژنراتورهای میدان نیروی مافوق صوت، و هر چند دستاوردی رویاگونه و مبهم به نظر میرسد: دستگاههایی ضبط سیگنالهای الکتریکی ارسال شده از ماهیچهها- و در واقع تمام دستگاهها نه فقط عینکهای واقعیت مجازی- آن را درک کنند.
ما نمیتوانیم دقیقاً درک کنیم که اینترنت سهبعدی چقدر برای اقتصاد جهانی میتواند مهم باشد؛ همچنان که پیشتر ارزش اینترنت را نمیدانستیم. با این حال دیدگاهی برای پاسخ به این پرسش وجود دارد. یعنی همان طور که با بهبود اتصال به اینترنت و پردازشگرهای رایانه توانستهایم از متون بیرنگ به صفحات اولیه و بدوی وب و وبلاگ، و بعد هم به نمایههای آنلاینی چون فیسبوک و شبکههای اجتماعی مبتنی بر ویدیو و ایموجیها برسیم؛ یا از نظر حجمی از چند پست و پیام در روز به یک جریان ثابت از محتوای چندرسانهای رسیدهایم؛ با پیشرفتهای جدید هم کنار خواهیم آمد.
به نظر میرسد تکامل بعدی این روند، یک دنیای مجازی پایدار و زنده خواهد بود که نه مانند اینستاگرام پنجرهای به زندگی قلمداد خواهد شد و نه مانند جیمیل مکانی که با آن ارتباط برقرار میکنیم. بلکه این دنیای مجازی پایدار و زنده جایی خواهد بود که خود در آن حضور داریم.
در حال حاضر، نزدیک به صد میلیون نفر در روز وارد پلتفرمهایی میشوند که با استفاده از هویت مجازی ثابت، دهها میلیون جهان بههم پیوسته را اداره میکنند و از اکثر دستگاهها قابل دسترسی هستند. بیشتر زمان کاربران در این پلتفرمها البته صرف اوقات فراغت و مسایلی مانند بازی و حضور در کنسرت و رویدادهایی از این قبیل میشوند، ولی به هر حال این روند شروع شده- و این امیدواری وجود دارد که در ادامه مراحل بالاتر و دستاوردهای جدیدتر در انتظار مردم خواهد بود.
بقیه مطلب درباره متاورس را میتوانید در مجله تایم مطالعه کنید:
https://time.com/6197849/metaverse-future-matthew-ball/
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.