هر کاری به مرور زمان ممکن است دچار خطا و انحراف شود و راهحل برونرفت از آن، بررسی مجدد و رفع اشکالات است. از این رو، معتقد به اصلاح برخی فرآیندها هستم که به مرور زمان با پیشرفت علم و ارزیابی و پایشهایی که انجام میشود صورت میگیرد.
به گزارش بهداشت نیوز، با این مقدمه، به طور کلی مخالف انقلاب و تغییر اصلی هستم، زیرا هر چیزی را میشود اصلاح کرد و نباید آن را از پایه و اساس ویران کنیم. خراب کردن و از نو ساختن به منزله از بین بردن تمام اصول و قواعدی است که در گذشته برمبنای یکسری قواعد علمی، کارشناسی و تجربی ایجاد شده است. طرحهای جنگلداری در گذشته، تقریبا حدود 50درصد جنگلهای شمال را دربر میگرفت و حدود 50درصد از جنگلهای هیرکانی بدون طرح بودند.
در این محدودههای دارای طرح ما تنها در برخی مناطق اشکالاتی داشتیم و نیازمند اصلاحاتی بودیم که باید انجام میشد اما در بقیه موارد نه تنها جنگلهای ما خراب نشدند بلکه شرایطشان ارتقا پیدا کرد. نمونه آنها، طرح «وطنا»، «لوه» یا طرح جنگلهای دانشگاهها است که به بهبود عرصههای جنگلی منجر شدند. با این توضیح مقدماتی، مخالف توقف کامل طرحهای جنگلداری هستم و معتقدم به جای توقف، میتوانستیم اشکالات را اصلاح و در کنار آن در برخی مناطق به شکل پایلوت طرح جایگزین را تهیه و اجرا کنیم.
در این بازه زمانی هم مشکلات طرح جایگزین و بازخوردهای آن را گرفته بودیم و پس از موفقیت آنها را به سایر مناطق تسری میدادیم. اگر جنگلهای ما در قالب طرحهای جنگلداری به خوبی مدیریت شوند، به این معنا که در آنها مجموعهای از فعالیتهایی احیایی، پرورشی و توسعهای انجام شود و در قالب این فعالیتها، برشهایی برای استمرار تولید و پرورش و اصلاح تودهها اعمال شود، میتوانیم مجموعهای از تولیدات چوبی هم داشته باشیم که به چرخه اقتصادی طرح کمک کرده و به این ترتیب اقتصاد درونزا شکل بگیرد.
با این حال، از آنجایی که طرحهای جنگلداری کنار گذاشته شدهاند و طرح توقف بهرهبرداری به قانون تبدیل شده است من به آن احترام میگذارم اما معتقدم هر چه زودتر باید این طرح جایگزین تهیه و برای اجرا به سازمان جنگلها سپرده شود تا جنگلهای ما از این بلاتکلیفی محض رها شوند. از سال 1396 که دستور وزیر برای توقف طرحهای جنگلداری (بهرغم اجازه قانون به توقف تدریجی طی سه سال) صادر شد، تاکنون بسیاری از سرمایههای جنگلهای ما اعم از جادهها، تاسیسات، تودههای پرورشی و در حال احیا و جنگلهای دستکاشت به حال خود رها شدهاند و تخریب زیادی در آنها رخ داده است.
در این وضعیت بازگشت به حالت اولیه، نیازمند سرمایههای زیاد و هنگفتی است. ما میتوانستیم به جای توقف، طرحهای مشکلزا را از دستور کار خارج کنیم و به جای آنها طرحهای اصلاحی نوشته تا به عنوان طرحهای پایلوت پیاده شوند و با موفقیت هر طرح آن را به سایر مناطق تسری دهیم.عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی استان گلستان
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.