title
کد خبر: 103741
00
4 نکته طلایی برای معرفی الگوی مناسب به فرزندان

وقتی شرایط زمانه فرق کند؛ رفتارها هم فرق خواهد کرد. من و شما چطور می توانیم الگویی را معرفی کنیم که پویا نباشد؟ یعنی با زمان جلو نرود نمی شود به جوان گفت نماز می خونی؟ بگه: نه...

به گزارش بهداشت نیوز، بحث الگوپذیری از مباحثی است که در تمام جوامع انسانی به آن پرداخته می شود، همان گونه که یک هنرمند برای طرح و خلق اثر هنری، به الگو و نمونه‌ی مشخص نیاز دارد، انسان نیز برای شکل دادن به شخصیت خویش، به الگو احتیاج دارد تا ساختمان اخلاقی، فکری و شخصیتی خویش را مطابق آن بسازد.

در این بین نیاز جوانان به دلیل کمال خواهی و علاقه‌مندی به رشد و ترقی، در داشتن الگوی موفق بسیار حائز اهمیت است و جوانان همواره در طول تاریخ به دنبال نمونه‌ها و مدل‌های موفق بوده اند چرا که انتخاب الگو و اثر پذیری از رفتارهای الگو، همواره سبب شکل گیری شخصیت جوان و تعیین مسیر زندگی آن ها بوده است. برای این که بتوانیم به جوانان الگوی مناسب معرفی کنیم می بایست نکاتی را مد نظر داشته باشیم که در این نوشتار به طور اجمالی و با محوریت سخنرانی حجت الاسلام سید محمد انجوی نژاد به بررسی آن ها می پردازیم.

بهترین روش برای تربیت، الگو دادن به جوان است
انسان این برگزیده آفریده‌ها برای رسیدن به کمال شایسته خویش باید از کانال تربیت درست بگذرد. تربیت دینی که برآمده از آموزه‌های مکتب کامل و جامع اسلام است بهترین نوع تربییت در رساندن انسان به کمال و سعادت ابدی اوست. روش‌های مختلفی در باب تربیت پیشنهاد می‌شود که روش الگویی یکی از بهترین و مؤثرترین روش‌ها است.

به ویژه با توجه به وجود الگوهای شایسته در اسلام باید این روش به شیوه درست در امر تعلیم و تربیت مورد توجه قرار گیرد. حجت الاسلام انجوی نژاد در باب الگو دادن به جوانان بیان داشتند: «درس دادن زیاد جواب نمی دهد؛ سرمشق دادن جواب می دهد. در مدرسه همان قدر که معلم ها روی سرمشق تکیه دارند، روی خواندن تکیه ندارند. خواندن زیاد دردی را دوا نمی کند. سرمشق دادن و الگو دادن به جوانان خیلی مفیدتر از این است که ما بخواهیم برایشان توضیح بدهیم. چرا که جوانان به الگوها خو و آرام می گیرند و درست در مسیر آن ها حرکت می کنند.
 
نکات کلیدی که در تربیت دینی جوانان باید مد نظر داشت
۱_تقلید کردن
 اولین قدم در الگو پذیری جوان ، تقلید است. جوانان در ابتدای راه به طور کامل از الگوی انتخابی خود چه از مسائل منفی و چه مسائل مثبت تقلید می کنند. حجت الاسلام انجوی نژاد در سخنان خود پیرامون الگوی جاودان در این باره بیان داشتند: «جوان در اول کار دقیقاً کپی می کند. دقیقاً! اصلاً جوان چاره ای ندارد، باید تقلید کند! خصوصیت فطریش همین است. یکی از دوستان که جبهه لبنان می رفت و برمی گشت، تعریف می کرد: «اوایل انقلاب زمان جنگ در حزب الله لبنان و سازمان امل، پاسدارهای ایرانی خیلی الگو بودند. می گفت یک مدتی نگاه می کردم دیدم، همه با هم!! گفتم: این چه جوریه؟ جزء مستحباته؟! گفتند: جزء مستحبات نمازه. گفتم: چرا؟! گفت: چند وقت پیش که یکی از پاسدارهای ایرانی آمده بود اینجا، امام جماعت ما بود، تا به کلمه “ اهدناالصراط المستقیم ” رسید، گوشش رو خاراند، ما هم از آن زمان تا الان این کار را انجام می دهیم. می گفت: من برایشان توضیح دادم که اصلاً چنین چیزی درست نیست و . . . چقدر دقیق کپی زدند؟! ما بایدتقلید را تحمل کنیم. این از خصوصیت جوان است.»

خیلی از رفتارهایی که در جوانان ما وجود دارد و از نظر ما و امثال ما این رفتارها ناپسند است، هیچ مشکلی ندارد؛ غیر از این که الگویی که قلب جوان در دست اوست این رفتار را دارد. آب از سرچشمه گل آلوده است! نمی شود با این رفتار برخورد کرد. باید ریشه یابی کنیم و به جای این که با جوان مقابله کنیم، با الگوها مقابله کنیم.
 
ایشان در ارتباط با نحوه برخورد با جوانان در بحث تقلید فرمودند: «یه وقتی توی یه مجلس، یه بچه هفت، هشت ساله سینه می زده و گریه می کرده، مثلاً برای امام حسین (‌ع)، یکی از افرادی که خیلی فکر می کرد همه چیز باید از مسیر عقل جلو برود، ـ و دقیقاً هم از مسیر عقل هست، منتها خودش هم این مسیر را خوب بلد بود ـ جلوی این بچه رو گرفته و گفته بود: تو برای چی سینه می زنی؟ این بچه هم طفلکی گیج شده، گفته بود: نمی دونم! آن شخص خاص هم گفت: آدم کاری را که نمی دونه نباید انجام بده. همین بچه وقتی غذا می خورد، اول کار نمی دانست چرا باید غذا بخوره. پس چون نمی دانست، نباید می خورد؟! همین بچه وقتی داشت به لب پدر و مادرش نگاه می کرد و حرف زدن یاد می گرفت، نمی دانست این حرف ها چه معنای دارد،‌ یعنی نباید یادمی گرفت؟!
قدم اول جوان، تقلیده است. چرا منتظریم جوانان ما حتماً با عقلانیت به سمتی بروند؟! الگو را که می بیند و انتخاب می کند، اولین کارش تقلیده است. چرا سرش داد می زنید؟! به او می گوید: خجالت نمی کشی هم چین لباسی می پوشی؟! عقل نداری؟! نه، نداره، داره تقلید می کنه. این خصوصیتشه. باهاش همراهی کن؟!

قرآن کریم نیز جوانان را الگو پذیر می داند
جوان بی تربیت نیست،الگو پذیر است قرآن کریم هم می فرماید: «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه» یعنی قرآن کریم هم اعتقاد دارد که باید این الگوی حسنه رامعرفی کنیم.

در این دوره و زمانه صحبت کردن زیاد فایده ای ندارد، باید به جوان الگوی مناسب نشان داد. دو ساعت برای بچه ها صحبت کنیم که مثلاً پسرم! ترک گناه این فضایل را داره، این نورانیت ها را می یاره، لذت داره و . . . به اندازه این که یک دقیقه الگو را معرفی کنید، اثر نداره. نمی خواد الگو رو بیارید روی تریبون یا اسمش رو بیارید، همین قدر که در ذهن طرف، یه جوان یه الگویی ساخته بشود که این کار را کرده، حتی اگر نامعلوم باشد، این قدر به دلش می نشینه که حد نداره.
 
برای این که داری بهش الگو معرفی می کنی. عزیز من! چشمت را باز کن! از در خونه که می ره بیرون تا دبیرستان و دانشگاه و هر جا که نگاه کنی الگوهای منفی روی زمین و هوا هست، چشمات را باز کن! اگر الگوی مثبت کنارش نذاری، خُب این بنده خدا چکار کنه؟! خودمون رو باید جای این ها بذاریم. طفلک باید چکار کنه؟! کجا بره؟! واقعاً گیر کرده. فکر می کنید که این ها به سمت بدی و بدبختی و هوای نفس، میل و رغبت دارند؟! به خدا قسم گناه کردن خیلی مشکل تر از گناه نکردن است. چاره ای نیست! از بس فشار زیاد است، به این درجه رسیدند. پس تقلید را پاس بداریم و جوان را به سمت تقلید مثبت ببریم.
 
جوانی که رابطه بسیار دوستانه ای با والدین خود دارد دقیقا از پدر و مادر خود تقلید می کند. دختر بچه ای که چشم باز می کند و مادر را با پوشش و روسری می بیند ناخودآگاه به سمت پوشش داشتن و روسری سرکردن  پیش می رود و میل به تقلید از مادرش دارد برعکس این هم هست. دختر بچه ای که همیشه مادرش را با حجاب شل دیده به تقلید از مادر میل به خودنمایی و استفاده از لباسی دارد که مانند مادرش جذاب باشد و واقعا این بچه وقتی به سن بلوغ و استفاده از پوشش می رسد دیگر صحبت کردن از حجاب و پوشش برای او بسیار سخت است.

۲_الگو باید متنوع و پویا باشد
یکی از نکات مثبت در بحث الگوپذیری اصل تنوع و پویایی است. به طور معمول الگوهای منفی خیلی زود دل افراد را می زنند و بعد از آن شرایط، کاملاً آماده است برای این که یک الگوی مثبت به جوان نشان داده شود. چرا که الگوهای مثبت پایدارتر هستند.
 حجت الاسلام انجوی نژاد در این زمینه بیان داشتند: «کسانی که الگو هستند، باید بتوانند برای زمانه های مختلف، افراد مختلفی باشند. یعنی پا به پای جوان و جامعه جلو بیاند. اعم از بالاترین الگوها و پائین ترین آن ها. اگر امروز پنج شنبه است، فردا جمعه، باید بتواند بر طبق نیاز جمعه با جوان ارتباط برقرار کند و بر طبق نیاز روز جمعه الگو باشد. شاید الگوهای سال گذشته دیگر امسال نتوانند الگو باشند، نمی شود عکس یه نفر را بزنیم به دیوار و بگویم: آقا! ایشون الگوی کامل شما هستند. تا آخر عمر همین الگو را داشته باش عزیز من! این بنده خدا، صد سال پیش زندگی می کرده، الان چه طور الگوی من باشد؟! بله! بنده شنیدم مثلاً ایشون موقع راه رفتن در خیابان خیلی آرام و سر به زیر راه می رفته، ولی مثلا من الان اصلاً نمی تونم در خیابانی که اینقدر شلوغ است آرام راه برم، باید چکار کنم؟!
 
وقتی شرایط زمانه فرق کند؛ رفتارها هم فرق خواهد کرد. من و شما چطور می توانیم الگویی را معرفی کنیم که پویا نباشه؟ یعنی با زمان جلو نرود. نمی شود به جوان  گفت نماز می خونی؟ بگه: نه! ـ روزه می گیری؟ ـ نه ! ـ با محرمات چطوری؟ ـ ریلکس! ـ واجبات چطور؟ ـ بی خیال! ـ بفرمائید که به پدر و مادر احترام می ذارید؟ ـ ابداً! ـ درس؟  ـحرفش رو نزن و بعد بگوییم حالا بیا این کتاب را بخوان ببین شیخ رجبعلی خیاط چه کسی بوده! بنده خدا متوجه نمی شود؟! یا جوان! از آقای بهاءالدینی برات بگم؟ او متوجه نیست. باید الگو بهش نزدیک باشه. باید یکی مثل خودش را پیدا کنید که یک قدم ازش جلوتر باشد. به او بگویید فلانی رو می شناسی؟ می دونی الان چی شده؟ به کجا رسیده؟ برعکسش هم هست. جوانی هست در اوج معنویت و نورانیت، نماز شبش ترک نمی شود، سال هاست چشمش حرام ندیده، سال هاست زبانش با ذکر خو گرفته، به این جوان می شود گفت که فلان لات سرگردنه آمده در خانه امام حسین (ع) آدم شده…!
 
۳_الگو باید نزدیک به جوان باشد
ما آن قدر الگوهای به جوانان خود دور معرفی کردیم و دشمنان هم با تبلیغات الگوهای نزدیک ما، مثل شهدا که می توانند بهترین الگوهای جامعه امروز ما باشند، از اذهان دور کردند که الان وقتی از شهداء صحبت می کنیم همه می گویند که: «ای  آقا! قربون شهدا بریم اون ها که مال یه برهه دیگه بودن، ما کجا و اونها کجا؟!» در صورتی که شهدا نزدیک به ما هستند و از آن ها نزدیک تر چه افرادی را می توان یافت.

ایشان در ارتباط با این مسئله بیان داشتند: «خیلی وقت ها الگوهایی که ما معرفی می کنیم چه مثبت و چه منفی، این ها دور هستند. باید الگوی نزدیک و همراه با تبلیغات داشته باشیم. الان زمانه، زمانه تبلیغات است. با فشار تبلیغات می توانند ذائقه شما راعوض کنند! این خیلی عجیبه، یعنی می توانند با تبلیغات، غذایی را که دوست دارید، بگویند دوست نداشته باش و برعکس. دوستی داشتم که نسبت به خوراک ماکارونی خیلی حساس بود و هیچ وقت نمی خورد. حتی بعضی وقت ها یه تیکه هایی هم می پروند! مثلاً می گفت: بابا! این بند کفش چیه می خوری؟! یه روز دیدم داره ماکارونی می خوره!! اون هم با چه ولعی! گفتم: حاج آقا! تغییر ذائقه دادی؟! گفت: آقا! نمی دونی! خیلی خوشمزه است!! چقدر می چسبه! گفتم: چی شده؟ گفت: یه روز تلویزیون ماکارونی تبلیغ می کرد. طرف اونقدر با لذت می خورد که من هم هوس کردم بخورم ببینید! تبلیغات و دیدن با چشم خیلی موثره. تبلیغات در الگو دهی خیلی مؤثره. چرا ما این ابزار قوی رو دست کم گرفتیم؟! چرا این ابزار قوی رو در اختیار خودمون نمی گیریم؟!!
 
۴_الگو دهی باید با مهر و غیره مستقیم باشد
یکی از مطالبی که در بحث الگو دهی بسیار مهم و مؤثر هست این است که الگو دهی باید با مهر و غیره مستقیم باشد. اگر بخواهیم بدون مهر الگو بدهیم؛ مثل روشی که خیلی از پدر و مادرها به کار می برند و قطعا روش صحیحی نیست و آن روش، قیاس و سرزنش کردن است. سرزنش هایی از این قبیل که مثلاً مادری به دخترش بگوی: «دختر عمه ات رو دیدی؟ خجالت نمی کشی؟ می دونی رتبه اش چند شده؟ و یا بچه همسایه رو ندیدی؟ چقدر بچه سر به زیریه! آدم لذت می بره نگاهش می کنه نورانیت از صورتش می باره. . .
این بچه، این خواهر یا برادر، با این الگودادن علاوه بر این که نسبت به شخص خاص حساس می شود به هدفی که فرد مقابل دارد نمی رسد.چرا این طور الگو دهی می کنید؟
باید الگو و متربی رادر فضای باز رها کنیم تا فرد خودش الگو را انتخاب کند در غیر این صورت از آن فراری می شود. مثلا خانمی که می خواهد شوهرش را  به سمت مسئله خاص و مورد نظرش هدایت کند! همان قسمتی از سخنرانی را انتخاب می کند که می داند در رفتار شوهرش مشکل است و تا شوهرش از اتاق رد می شود اشاره می کند: «بشین گوش کن! ببین آقا چی می گه» این درست رفتار اشتباه است در واقع این آقا با متوجه شدن مسئله نسبت به آن حساس می شود و دیگر سخنرانی را گوش نمی کند و این می شود الگو دهی با مبارزه منفی و بدون مهر که قطعا نتیجه عکس هم می دهد.
 
باید خیلی دقت شود شخص باید احساس کند با یک دنیا مهر و محبت این الگو به او معرفی می شود نه با قهر و توهین و . . . !! آقایی تعریف می کردند: «دیگه از دست همسرم خسته شدم. هر وقت که من پای تلویزیون می شینم به محض این که یه خانم رو نشون می ده، همسرم می یاد شیشه تلویزیون رو پاک می کنه! آقا! یعنی چی؟ با این رفتارهاش داره منو خرد می کنه؟!»
 
در واقع رفتار خیلی از جوانانی که امروز گرایش به سمت حیا و عفاف ندارند و از داشتن پوشش فراری هستند نتیجه امر به معروف و نصیحت کردن های بدون مهر و منطق یک سری از افراد است که سبب جبهه گرفتن فرد شده و این جوان بدون این که مسئله حجاب به صورت مستدل برایش جا بیوفتد با سرزنش های خانواده، مدرسه، افراد جامعه از داشتن پوشش گریزان شده و بر عکس بر اثر تبلیغات عظیم دشمن و معرفی الگوی نزدیک به زمانه خود توسط آن ها میل و گرایش به الگوهای بی هویت غربی پیدا می کند
 
در واقع آن چه مسلم است و گریزی از آن نیست بحث الگو پذیری جوانان است که چه والدین بخواهند یا نخواهند جوان در این مسیر قرار می گیرد و این جا است که نقش والدین بسیار پررنگ می شود، والدین می بایست با اتخاذ روش صحیح جوانان خود را در مسیر درست هدایت کنند و در طی  این مسیر با صبوری و مهربانی و به طور غیر مستقیم، راهنمای فرزندان خود باشند تا جوان با گذشتن صحیح از این مرحله زندگی خود توانایی لازم در انتخاب های بعدی را به درستی کسب کند.

 

 

 

منبع: باحجاب ها


مرتبط ها
ارسال نظر
حداکثر تعداد کاراکتر نظر 200 ميياشد .
نظراتی که حاوی توهین یا افترا به اشخاص ،قومیت ها ،عقاید دیگران باشد و یا با قوانین کشور وآموزه های دینی مغایرت داشته باشد منتشر نخواهد شد - لطفاً نظرات خود را با حروف فارسی تایپ کنید.
اینستاگرام بهداشت نیوز